
اختصاصی/ گیلان نو: حجت الاسلام والمسلمین مجتبی مومنی، سردبیر پایگاه خبری گیلان نو به دلیل ادامه تحصیل، مشغله کاری و بخشنامه اخیر حوزه علمیه مبنی بر جلوگیری از فعالیت طلاب در فضای مجازی، از فضای رسانه ای خداحافظی کرد.
به گزارش گیلان نو، حجت الاسلام والمسلمین مجتبی مومنی که در حال حاضر در پایه هفت سطح دو حوزه علمیه تحصیل می کند، سال ۱۳۹۲
از سوی آیت الله نصرالله شاه آبادی(حفظه الله) ملبس به لباس روحانیت
گردید. وی همچنین سابقه مشاورجوان و تخصصی در دو اداره کل را نیز در
کارنامه خود دارد.
وی چند سالی با پایگاه های خبری گیلان و قم فعالیت داشت، که در اوایل مرداد سال جاری به عنوان سربیر پایگاه خبری گیلان نو منصوب شد.
اخیراً به دلیل مشغله تحصیلی و بخشنامه حوزه های علمیه کشور درخصوص فعالیت طلاب علوم دینی در فضای مجازی، از فضای رسانه ای استان خداحافظی کرد.
مومنی در طول این مدت علاوه بر مدیریت اخبار و نگارش تحلیل های مختلف، یادداشت های متعددی نیز نوشت که در آرشیو گیلان نو موجود است. اهم یادداشت های مومنی در طول این مدت عبارتند از:۱. گزاره
هایی که فرقه شیرازی ها در راه تبلیغ و ترویج این جریان انحرافی بهره می
گیرند/ ۲. اختلاس از بیت المال و دفاع امام علیه السلام/ ۳.اصول گرایی و
اصلاح طلبی از منظر مقام معظم رهبری/ ۴. ازتخریب جوانان فعال تاحمایت علنی
رهبری/ ۵. ولایت مداری حضرت زهرا سلام الله علیها/ ۶. امربه معروف و نهی
ازمنکر/ ۷. نقد منصفانه یا مغرضانه/ ۸. واکاوی وضو بین مذاهب/ ۹. حجاب عفاف
درآیینه قرآن و حدیث/ ۱۰. اگر کمک به طلاب و روحانیون جوان نمی کنید سد
راهم نشوید!/ ۱۱. نقدی بر فیلم رستاخیز/ ۱۲. عزاداری سیدالشهدا یا بدعت؟/
۱۳.اصلاح یا افساد؟/ ۱۴. رابطه خلق با خالق/ ۱۵. استخارۀ بی جا
در همین راستا، این فعال رسانه ای با بیان اینکه علیرغم میل باطنی فعالیت
رسانه ای خود را تا اطلاع ثانوی قطع خواهد کرد، اذعان داشت " دلیل اصلی این
اقدام، به فشارها و برخی از مخالفت هایی باز می گردد که به طور علنی و غیر
علنی با آن مواجه بود!"
گفتنی است برابر نظر اکثریت اعضاء شورای سیاستگذاری پایگاه خبری تحلیلی و اطلاع رسانی گیلان نو، امیر رمضانی کینچاه که پیش از این به عنوان دبیر تحریریه این رسانه فعالیت داشت، به عنوان سردبیر جدید انتخاب شد./ پایان پیام
مسئله سوءاستفاده و بر داشت نابجا از بیت المال مسلمین چیزی است که همواره کارگزاران را تهدید می کند و راهی برای به انحراف کشیدن آن ها محسوب می شود. در طول تاریخ، بسیار شاهد خیانت بعضی از مسئولین در اموال عمومی و ثروت های ملی بوده ایم و تاریخ بارها گواه محاکمه و مجازارت خیانتگران بوده است. البته در موارد زیادی هم که اختلاس کنندگان از پشتوانه قوی برخوردار بوده اند از مجازات دنیوی مصون مانده اند.
وقتی عبدالله بن عباس والی بصره، اطلاع یافت که طلحه و زبیر برای مقابله با امام علی علیه السلام راهی بصره شده اند مقدار زیادی از بیت المال را برداشته و به مکه رفت و در آنجا ساکن شد. امام وقتی از این جریان آگاهی یافت نامه ای به او نوشت و او را شدیداً مورد اعتراض قرار داده و سرزنش کرد. ابتدا سابقه و جایگاهش را در نزد امام علیه السلام به او گوشزد نموده و فرمود:
۱- «فانّی کُنْتُ اَشْرَکتُکَ فی امانتی».
من تو را شریک خود در حفظ و حراست و امانتداری از بیت المال می دانستم.
و تو را در ولایت امر و اقدام به اصلاح امور دنیا و آخرت مردم شریک خود قرار دادم.
۲- «و جَعَلْتُکَ شِعاری و بِطانَتی».
من تو را از جمله خواص و نزدیکان خود قرار دادم.
و همچون جامۀ زیرین، محرم اسرار و رازهای خود قرار دادم.
این جمله حکایت از رابطۀ بسیار نزدیک و دوستانه امام علیه السلام با ابن عباس دارد و حاکی از آن است که امام علیه السلام به او اعتماد زیادی داشته است.
۳- «و لم یکن فی اهلی رَجُل اوثق منکَ فی نفسی لِمُواساتی و مُوازاتی و اداء الامانة الیّ».
در بین خویشان و نزدیکانم تو مطمئن ترین افراد نسبت به من بودی.
و هیچ کس از خویشاوندانم برای یاری و مشورت با من و رساندن امانت، از تو مطمئن تر نبود.
امّا در برابر این همه نیکی و اعتماد از طرف امام علیه السلام، او در مواقع سختی دست به اختلاس بیت المال می زند و امام علیه السلام را تنها می گذارد. در اینجا برخی از اعمال و رفتارهای نابجای ابن عباس را ذکر می کنیم:
۱- خیانت و اختلاس در اموال بیت المال و آلوده شدن به فساد مالی.
۲- تنها گذاشتن امام علیه السلام وقتی که روزگار بر امام علیه السلام سخت گرفته و دشمن رودرروی او قرار گرفته بود.
۳- ناسپاسی نسبت به نیکی های امام علیه السلام و انحراف از راه حق.
۴- پس از سال ها دوستی و نزدیکی، به امام پشت نموده و با وی به دشمنی برخاست.
امام علیه السلام در مقابل این عمل ناجوانمردانه سکوت نکردند و با او با قاطعیت روبه رو شدند. اول شخصیت او را خرد کردند تا همگان بدانند که امام در هیچ شرایطی اهل سازش و مسامحه نیست بلکه همیشه مدافع حق و در برابر باطل است.
- امام به او تذکر دادند که خدا را فراموش کرده است. در حقیقت اصل غفلت را به او یادآور شدند چون اگر کسی غافل از خدا نباشد دست به اختلاس بیت المال نمی زند.
- فرمود اصل اعتقادات او به خدا سست و بی پایه بوده است. چون اگر مایۀ اعتقادات انسان محکم باشد و از ایمان راسخ و قوی برخوردار باشد، دست به این گونه کارها نمی زند.
- به وعده های الهی باور قلبی نداشته است. یعنی نسبت به بیم ها و بشارت های حق تعالی ایمان و اعتقاد قوی نداشته است. چون اگر به عواقب اختلاس از بیت المال باور داشت دست به این کار نمی زد.
۵- در مقام کوبیدن او فرمودند که گویا اموال را از طریق ارث پدر و مادرش بدست آورده است.
۶- جایگاه و موقعیت خویش در پیش امام علیه السلام را از دست داد.
۷- فرمود تمام تصرفات او در آن مال حرام و نامشروع است.
۸- به او دستور دادند که اموال را برگرداند.
۹- او را تهدید کردند که اگر اموال اختلاس شده را برنگرداند، او را با شمشیر خویش هلاک می کند و فرمود هر کس با شمشیر من کشته شود جهنمی است.
۱۰- سوگند یاد کردند که اگر فرزندانش حسن و حسین هم این کار را می کردند ملاحظه حال آن ها را نکرده و با آن ها رودررو می شدند. [ابن میثم، ۱۴۰۴، ۵/۱۴۳].
وسلام
مجتبی مومنی
گزارشی از ریشهها و پیامدهای هشدار صریح رهبر انقلاب گزارش تحلیلی نشریهی خط حزبالله (پیششمارهی یازدهم)
همایش در امتداد امید با حضور محمدرضا عارف در مجتمع فرهنگی ـ هنری خاتم الانبیا رشت برگزار شد.
سهیل سجودی دبیر شورای حامی جوانان تدبیر و امید گیلان در ابتدای این مراسم بیانیه شورای جوانان حامی تدبیر و امید در گیلان را قرائت کرد و ضمن خیر مقدم به محمدرضا عارف با عنوان معاون اول رئیس اصلاحات، محمد خاتمی یکی از سران فتنه ۸۸ را فخر زمان خواند.
قانون تبعیضانه نسبت به زنان باید برداشته شود
زهرا بوذری رئیس کمیته بانوان ستاد روحانی در گیلان در ادامه این مراسم با بیان اینکه باید در رفع تبعیض گام برداریم، گفت: دولت باید تبعیض جنسی موجود در جامعه را بردارد.
وی با بیان اینکه زنان نخبه زیادی در سطح استان و کشور داریم، اظهار کرد: قانون تبعیضانه نسبت به زنان باید برداشته شود.
نسل امروز نمی خواهد با دنیا بیگانه و در ستیز باشد
رضا صالح نماینده مردم آستانه در مجلس ششم و عضو حزب منحله مشارکت با بیان اینکه عصر جهان دوقطبی گذشته و منافع ملی مهم تر است، گفت: توزان قوا در هسته ای جاری و ساری بود.
وی در ادامه این مطلب تصریح کرد: اصلاح طلبان و اصول گرایان نمی توانند همدیگر را حذف کنند.
صالح با بیان اینکه ایران نمی تواند آمریکا را به خاک سیاه بنشاند، گفت: آمریکا هم نمی تواند ایران را حذف کند و باید یکدیگر را به رسمیت شناخت.
نماینده دوره ششم مجلس، افزود: نسل امروز نمی خواهد با دنیا بیگانه و در ستیز باشد.
عبدالغفار شجاع رئیس ستاد روحانی در گیلان در ادامه این مراسم با بیان اینکه هاشمی رفسنجانی خود را فدای اصلاحات کرد، اظهار کرد: هاشمی خود را فدای مردم کرد و مهر صلاحیت بر چهره دیگران خورد.
وی با بیان اینکه در دولت دهم آبدارچی ادارات هم از اصول گرایان بودند، افزود: احمدی نژاد از حمایت فقهای بزرگ استفاده کرد و از دلارها نیز استفاده برد.
شجاع با بیان اینکه فرماندار اصفهان برای ملاقات دوباره با رئیس جمهور قبل سر میشکند، ادامه داد: امیدوارم مهره های خوبی سر کار بیایند.
رئیس ستاد روحانی در گیلان با بیان اینکه چرا یک مجلسی باید به ملاقات بابک زنجانی برود، گفت: روحانی مملکت را در خطر دید و مذاکره کرد.
پخش تصاویر یکی از فتنه گران در سالن
در ادامه این مراسم تصاویری از محمد خاتمی از سران فتنه ۸۸ در سالن پخش شد که با تشویق خاتمی و کروبی همراه بود/دیارباران
حجت الاسلام مجتبی مومنی در یادداشتی اظهار داشت:
گیلان نو،یکی
از جالب ترین و جذاب ترین تیتر نشریه خط حزب الله که در پایگاه اطلاع
رسانی مقام معظم رهبری منتشر شد تیتر«اینقدر جوانان حزباللهی را نکوبند،»
که بازخورد زیادی در فضای مجازی و همچنین نشریه های مکتوب و پایگاه های
اطلاع رسانی و خصوصا در بیلبوردهای سطح شهر رشت داشت.
اختصاصی/گیلان نو،یکی
از جالب ترین و جذاب ترین تیتر نشریه خط حزب الله که در پایگاه اطلاع
رسانی مقام معظم رهبری منتشر شد تیتر«اینقدر جوانان حزباللهی را نکوبند،»
که بازخورد زیادی در فضای مجازی و همچنین نشریه های مکتوب و پایگاه های
اطلاع رسانی و خصوصا در بیلبوردهای سطح شهر رشت داشت. برای افرادی که به
کلام رهبری توجه به خصوص دارند خیلی جای سوال است که کار به کجارسیده است
که رهبری شخصا در دیدار با اقشار مردم به صراحت حمایت خودشون رو از
جوانان اعلام کردند،باید یافت چقدر درمقابل جوانان چه از قشر دانشجویان وچه
ازقشرطلاب و همه ی جوانانی که حضور پر رنگ در عرصه های مختلف فرهنگی و
اجتماعی وسیاسی چه در قالب تشکل های انقلابی که رهبری در دیدار با
دانشجویان بسیار تاکید برمسولان کردند که فضا رو برای همه ی جوانان ایجاد
کنند که حال باید دید که چه خواهد شد!!!
مغز کلام حقیر این است که چه دلایلی باعث شده که چنین بیانی از رهبری مطرح شود؟!
اولا: در بسیاری از فضاها مسولین اعتماد به جوانان نمی کنند که هیچ بلکه
فضارو بسیار سخت تر می کنند و در گاهی اوقات مانع فعالیت جوانان می
شوند،بارهادیده شده که در بسیاری از کارها که در راس آن جوان بوده نتیجه
بسیار مطلوبی داده است و بدون اقراق نتیجه بهتر و در بازدهی زمانی کوتاه
تر.
ثانیا:چرا با اینکه تمامی نخبگان ما در تمامی سطوح و مقاطح و رشته ها از
قشر جوان است برای وارد کردن این افرادبه جامعه و شکل گیری جایگاه اجتماعی
جوان هیچ حرکت و برنامه ای ریخته نمی شود؟؟
ثالثا:مگر غیر این است که فردای این جامعه را جوان امروز باید اداره
کند؟مگر غیر از این بوده که تمامی مسولینی که در هر جایگاهی در حال زحمت
کشیدن هستند خودشان هم جوان بودند؟آیا واقعا حضور فعال جوان در جامعه ی ما
مضرر است؟!
رابعا:مگر غیر این است که دشمنان بعد از این همه مدت طولانی متوجه شدند راه
ضربه زدن به کشور عزیزمان ایران و این نظام مقدس که هزینه های معنوی
بسیاری شده است ازجمله شهدای گرانقدر انقلاب و دفاع مقدس فقط و فقط از راه
جوانان ممکن است؟!
خامسا:جوان امروز با وجود معضل بیکاری و هزاران معظل اجتماعی و تفکرات ضد
انقلابی غرب که در حال فشار است بازهم در این راه قدم بر می دارد و جنبو
جوش در فضای جامعه دارد!آیا حقش است بازهم متهم به افراطی بودن بشود؟
سادسا:عده ای ام که نه ترس از آبروی مومن دارند که حرمتش از خانه ی خدا
بالاتر است،نه ترس از غیبت و تهمت همیشه دنبال تخریب و سنگ اندازی جلوی
جوانان است اینها بدانند باید جوابگو باشند.
مخلص کلام/ اگر تفکرات جوان را به سه صورت تقسیم کنیم ،قسم اول جوانانی
هستند که دور از فضای مسایل جامعه و در بعضی افراد حتی دین گریزی آشکار
است(هیچی برایشان مهم نیست)قسم دوم،جوانانی هستند که با طرز تفکر ثابت یا
به درس خواندن یا کارمشغول هستند(که این دسته هم در مقایسه با دسته اول یک
تفاوت دارند که دارای تفکر ثابتی هستندو همیشه در خط ثابت خود حرکت می
کنند)قسم سوم جوانانی هستند که هم معطوف در فضاهای علمی هستند و هم معطوف و
گره خورده به جریانات انقلابی و سیاسی و فرهنگی و...که این دسته از جوانان
که توده آنها در مساجد و پایگاه های مقاومت بسیج و...پیدا می شود و از قشر
جوانانی هستند که دغدغه برای جامعه و دین و فرهنگ دارند،اینها به تعبیر
(مقام معظم رهبری جوانانی هستند که نه انقلاب را دیده اند و نه امام (ره)
را درک کرده اند ولی شنیده اند مطالعه کرده اند)ولی دغدغه ی انقلابی دارند
دغدغه ی فرهنگی دارند،خب باتمامی تعاریف وتوضیحات مختصر که فقط به عنوان
درد ودل جوانانی که در فشار حرف ها و تهمت ها و هزاران انگ های مختلف بازهم
دراین خط مانده اند و خواهند جنگید،بوده و امیدواریم این را آن
دسته از کسانی که سد راه فعالیت های جوانان در تمامی عرصه ها میشوند به
عنوان یک نقد بدون غرض بپذیرند باتوجه به فرمایشات اخیر رهبری در خصوص
جوانان حزب اللهی... این را همه بدانند جوان در همه ی صحنه ها تاثیرگذار
بوده و خواهد بود.
امام خامنه ای:یکی از
مهمترین راههای تقویت درونی، حفظ روحیّهی انقلابیگری است در مردم؛ بخصوص
در جوانها. سعی دشمنان این است که جوان ما را لاابالی بار بیاورند، نسبت
به انقلاب بیتفاوت بار بیاورند، روحیّهی حماسه و انقلابیگری را در او
بکُشند و از بین ببرند؛ جلوی این باید ایستاد. جوان، روحیّهی انقلابیگری
را باید حفظ کند. و مسئولین کشور جوانهای انقلابی را گرامی بدارند؛ اینهمه
جوانهای حزباللّهی و انقلابی را برخی از گویندگان و نویسندگان نکوبند به
اسم افراطی و امثال اینها. جوان انقلابی را باید گرامی داشت، باید به
روحیّهی انقلابیگری تشویق کرد؛ این روحیّه است که کشور را حفظ میکند، از
کشور دفاع میکند؛ این روحیّه است که در هنگام خطر به دادکشور می رسد.
یکی از
مهمترین راههای تقویت درونی، حفظ روحیّهی انقلابیگری است در مردم؛ بخصوص
در جوانها. سعی دشمنان این است که جوان ما را لاابالی بار بیاورند، نسبت
به انقلاب بیتفاوت بار بیاورند، روحیّهی حماسه و انقلابیگری را در او
بکُشند و از بین ببرند؛ جلوی این باید ایستاد. جوان، روحیّهی انقلابیگری
را باید حفظ کند. و مسئولین کشور جوانهای انقلابی را گرامی بدارند؛ اینهمه
جوانهای حزباللّهی و انقلابی را برخی از گویندگان و نویسندگان نکوبند به
اسم افراطی و امثال اینها. جوان انقلابی را باید گرامی داشت، باید به
روحیّهی انقلابیگری تشویق کرد؛ این روحیّه است که کشور را حفظ میکند، از
کشور دفاع میکند؛ این روحیّه است که در هنگام خطر به داد کشور میرسد.بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم1394/6/18
پیش شمارهی جدید «خط حزبالله» با موضوع محوری اقتصاد مقاومتی منتشر شد.
تهمت و افترا و آثار سوء آن بهتان عیب یا خیانتى است که به کسى بسته شود، در صورتى که او پاکیزه از آنعیب و پیراسته از آن گناه باشد. این گونه دروغ، زشت ترین دروغهاست و اگر بگوییم از بد ترین جنایتها بدتر است، چندان راه دورى نرفته ایم، زیرا جنایت کار ، جان را مى گیرد، ولى مفترى، حیثیت و آبرو را مىگیرد و دامن بى گناهى را آلوده مى سازد و بد نامش مى کند. نزد مردمان شریف، مرگ از زندگى با ننگ برتر است. افتراو تهمت عبارتست از اینکه انسان در حق غیر به چیزی که راضی نیست دروغ بگوید به عبارت دیگر چیزی را به دروغ به دیگری نسبت دهد و شخصی که مرتکب گناه و عمل زشتی نشده به انجام آن متهم کند و یا عیب و نقصی را که در او نیست به او بچسباند و فرقی نیست که این نسبت دروغ در حضور او باشد یا در غیاب. بهتان و تهمت از گناهان کبیره است و در قرآن مجید به شدت از آن نهی، و عذاب شدیدی برای آن ذکر گردیده است. (وسائل الشیعه.ج.۸) تهمت دو صورت دارد : افتراء: تهمت زننده با علم و آگاهی، گناه یا عیبی را به شخصی نسبت میدهد یعنی میداند که آن شخص دارای این عیب نیست و یا این گناه از او صادر نشده است مع الوصف آن را به او نسبت میدهد و حتی گاهی خود او مرتکب عمل زشتی شده ولی برای نجات خود از گرفتاری و فرار از مجازات آنرا به دیگری نسبت میدهد، که در اصطلاح به آن افتراء گویند. بهتان: تهمت زننده بدون علم بلکه از روی ظن و گمان چیزی را به شخصی نسبت میدهد مانند نمونهی اول و دوم که در اصطلاح به آن بهتان گویند. ریشهی صورت دوم همان سوء ظن و بدبینی نسبت به دیگران است که موجب میشود هر کاری که از دیگران صادر شود آنرا حمل بر فساد و بدی کند. و اکثر تهمتها بخاطر ناآگاهی و سوء ظن است،(کرمی ۸۵) و لذا خداوند در قرآن میفرماید: ای مؤمنان از بسیاری از گمانها بپرهیزید زیرا بعضی از گمانها گناه است. مؤمن نه تنها نباید به برادر و خواهر مؤمن خویش سوء ظن داشته باشد و به آن ترتیب اثر بدهد بلکه باید بکوشد تا سوء ظن خویش را به حسن ظن تبدیل نماید. محمد بن فضیل میگوید. به امام هفتم شیعیان عرض کردم: بعضی از افراد موثق برای من خبر آوردند که یکی از برادران دینی دربارهی من مطلبی گفته که آنرا نمیپسندم از او در این باره سؤال کردم، او انکار نمود تکلیف من چیست؟ امام (ع) فرمود: گوش و چشمت را نسبت به برادرت تکذیب کن بطوریکه اگر پنجاه عادل در نزد تو گواهی بدهند که فلانی دربارهی تو چنین مطلب نادرستی را مطرح ساخته تو باید آنان را تکذیب، و برادر ایمانی خود را تصدیق کنی و آنچه را که باعث ریختن آبروی او میشود اشاعه ندهی که در غیر این صورت از مصادیق آیهی: ان الذین یحبون ان تشیع الفاحشه فی الذین امنوا، خواهی بود. (کافی.ج.۲)بنابراین مادامی که میتوانی باید قول و فعل مؤمن را حمل بر صحت، و به خیر و صلاح توجیه کنی و نباید به او بدبین و بد گمان باشی و امر او را بر فساد و بدی حمل نمائی، البته کاملاً روشن است که پیدایش ظن و گمان یا وهم و خیال و قبح، ثواب و عقاب در قلمرو افعال اختیاری است نه غیر اختیاری، بنابراین مراد اینستکه به گمان خود ترتیب اثر ندهید و از عمل بدون علم اجتناب ورزید زیرا بسیاری از کسانی که بدون علم و بر اساس حدس و گمان عمل میکنند مرتکب گناه و معصیت میشوند. چنانچه خداوند در قران فرمود: از آنچه بدان علم نداری پیروی مکن و در جای دیگر گروهی را بخاطر اینکه به سوء ظن خود ترتیب اثر دادند ملامت و سرزنش میکند و میفرماید: شما بدگمان شدید و سوء ظن پیدا کردید و بر اساس آن عمل کردید پس هلاک و تباه گشتید. و نیز میفرماید: مشرکان پیروی نمیکنند مگر گمان را و آنان گمان آوران هستند. قانون و نگاه آن به افترا و تهمت افترا یک شبه جرم یا اشتباه حقوقی است که برای آن دادگاهی تشکیل می شود وشخص خطا کار برای عملی که باعث آسیب وزیان به فرد دیگری شده است محاکمه می شود. تمام جرایمی که باعث افترا می باشند می باید این سه عنصر در آنها وجود داشته باشد ۱ ) وظیفه ومسئولیت قانونی که متهم نسبت به شاکی دارد. ۲ ) نقض آن وظیفه توسط متهم. ۳ ) خساراتی که به شاکی وارد شده است؛به طوریکه بتوان ثابت نمود این خسارات ناشی از نقض آن وظیفه بوده است .قوانین شبه جرم به این دلیل بوجود آمد تا از بعضی حقوق افراد حمایت کند ؛ودر مورد افترا این حق شامل حق شاکی برای حفظ اعتبار وآبروی خود است. لذا این یک وظیفه عمومی است که افرا مانع از آسیب رساندن به آبرو واعتبار یکدیگر شوند وچنانچه این وظیفه نقض شود؛افترا بوجود می آید. افترا انواع گوناگونی دارد،افترای بوجود آمده توسط جملات بیان شده یا اشارات بدنی ،افترای شفاهی نامیده می شود.افترا در نوشتار یا به اشکال پایدار دیگر ،مانند نامه ها ،مقالات روزنامه ،تصویرهای گرافیکی ،اصوات ضبط شده ،پخش رادیووتلویزیون ،ایمیل وموارد مشابه ؛افترای رسانه ای نامیده می شود. آنچه که شاکی(کسی که مورد تهمت و افترا قرارگرفته) بایستی ثابت کند * بیاناتی که مورد اعتراض قرار گرفته است ،باید حامل یک اتهام افترا باشد. دادگاه معتقد است که جمله توهین آمیز ،جمله ای است که موجب بد نامی یا بی اعتباری شود.یا عموما از دیدگاه اعضای یک جامعه به این صورت جلوه کند ؛ویا در غیر این صورت جمله ای باشد که نشان دهنده دشمنی ،تحقیر واهانت یا استهزا باشد وباعث آسیب رساندن به اعتبار شخص در محل کار وتجارت وحرفه او باشد. * گفته ای که مورد اعتراض قرار گرفته است باید به شاکی نسبت داده شده باشد. این بدان معنی نیست که در هر جمله از شاکی نام برده شود،بلکه کافی است ثابت شود که جملات به کاربرده شده ،طبق استنباط یک شخص منطقی ،به شاکی نسبت داده شده است.خواه متهم چنین مقصودی داشته باشد یا خیر. * گفته ای که مورد اعتراض قرار گرفته است باید منتشر شده باشد. برای پیگیری در دادگاه ،جملات توهین آمیز باید به شخصی غیر از شاکی منتقل شده باشد . هر شخصی که این جملات توهین آمیز را به شخص دیگر بگوید ،آن را انتشار داده است ؛ومسئول این اتهام می باشد. * گفته ای که مورد اعتراض قرار گرفته است باید به آبرو واعتبار شاکی خسارت وارد کرده باشد. فرض می کنیم که موضوع آسیب به اعتبار وآبروی یک فرد در مورد افترای رسانه ای موجود باشد شاکی باید با یک مدرک یا شاهد ثابت کند که به خاطر این گفته های افترا آمیز منتشر شده متحمل خسارت وزیان شده است آثار سوء اجتماعی تهمت نتیجه بهتان و افتراء به این و آن اینست که نظام اجتماعی دیر یا زود از هم بپاشد و عدالت اجتماعی از بین برو.د حق باطل و باطل حق جلوه کند، بیگناهان متهم و گرفتار، و گناهکاران تبرئه و آزاد باشند، حسن ظن به سوء ظن نسبت بکدیگر تبدیل گردد و اعتماد عمومی مردم از یکدیگر سلب شود و زمینهی هرج و مرج فراهم گردد و نا امنی و نار ضایتی رشد یابد، دوستی و صمیمیت جایش را به کینه و عداوت بدهد، مردم پراکنده و متفرق و بدون ارتباط با یکدیگر زندگی کنند و از تجمع و تشکل و انسجام خبری نباشد. بدون شک چنین جامعهای نمیتواند دوام و بقاء داشته باشد بلکه بزودی سقوط خواهد کرد و مردم آن هلاک و گرفتار انواع مشکلات و بلایا خواهند شد. و لذا امام صادق علیه السلام ـ فرمود: هر گاه مؤمنی برادر مؤمن خویش را متهم سازد و به او تهمت بزند ایمان از قلب او محو میشود همچنانکه نمک در آب ذوب میگردد. و وقتی ایمان مؤمن ذوب شد و دیگر اثری از ایمان در قلبش باقی نماند جایگاهش دوزخ است چنانکه پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ فرمود: هر کس به مرد یا زن با ایمانی بهتان بزند یا دربارهی کسی چیزی بگوید که در او نیست خداوند در قیامت او را بر تلی از آتش قرار میدهد تا از آنچه گفته است خارج شود. و از عهدهی گفتهی خود بیرون آید. در قرآن کریم بیش از چهل آیه درباره تهمت و بهتان به مردم در رابطه با جریانات مختلفی نازل شده که چند نمونه مهم آن ذکر شد. منابع و ماخذ: وسائل الشیعه، ج۸، ص۶۰۳؛ عیون اخبار الرضا، ب ۳۰ - کافی، ج۲، ص۳۶۱؛ - مسئولیت کیفری در قلمرو جرائم مطبوعاتی ،سعید کرمی،باشگاه اندیشه. - مفاله قانون تهمت و افترا سارا مهدوی - زراعت، عباس، مهاجری، علی، آیین دادرسی کیفری، جلد اول، انتشارات فکرسازان، چاپ دوم، ۱۳۸۳، ص ۳۰۵