قلم و کاغذ

چندخطی سخن...

قلم و کاغذ

چندخطی سخن...

قلم و کاغذ

صحبتهای مختلف و یادداشت

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مومنی» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰


  • KALAM 455
  • ۰
  • ۰

گزارشی از ریشه‌ها و پیامدهای هشدار صریح رهبر انقلاب گزارش تحلیلی نشریه‌ی خط حزب‌الله (پیش‌شماره‌ی یازدهم)

«سعی دشمنان این است که جوان ما را لاابالی بار بیاورند، نسبت به انقلاب بی‌تفاوت بار بیاورند، روحیه‌ی حماسه و انقلابی‌گری را در او بکُشند و از بین ببرند؛ جلوی این باید ایستاد.»  این جملات حاکی از دغدغه‌ی عمیق رهبر معظم انقلاب برای جوانان انقلابی و حزب‌اللهی کشور است. دغدغه‌ای که نهیب ایشان را به مسئولان و صاحبان تریبون‌ها و رسانه‌ها به دنبال دارد: «مسئولین کشور جوان‌های انقلابی را گرامی بدارند؛ این‌ همه جوان‌های حزب‌اللهی و انقلابی را برخی از گویندگان و نویسندگان نکوبند به اسم افراطی و امثال این‌ها. جوان انقلابی را باید گرامی داشت.» (۱۳۹۴/۰۶/۱۸)

اما ریشه این مسأله در کجاست؟ چرا رهبر معظم انقلاب این‌گونه اعلام ایستادگی در برابر یک خطر بزرگ می‌کنند و بر اساس آن به برخی از مسئولان، جریان‌ها و رسانه‌های داخلی هشدار می‌دهند؟ علت این هشدارها و این خطاب‌ها را وقتی بهتر متوجه می‌شویم که به اظهارات رئیس دولت شیطان بزرگ در این زمینه مراجعه کنیم. دولتی که رهبر معظم انقلاب درباره آن می‌فرمایند: «از ابلیس بدتر است.» رئیس‌جمهور آمریکا چندی قبل در گفت‌وگو با جوانان یهودی ساکن سرزمین‌های اشغالی فلسطین و هم‌چنین جوانان آمریکایی از آرزوی بزرگ خود برای غلبه بر ملت ایران پرده بر می‌دارد؛ آرزویی که بارها اعتراف کرده از طریق حمله نظامی و فشار اقتصادی امکان تحقق آن وجود ن
اوباما که از طریق وب‌سایت خبری میک این گفت‌وگو را انجام می‌دهد، در برابر انتقادات جوانان یهودی و آمریکایی در خصوص توافق با ایران به عنوان کشوری که قصد نابودی اسرائیل را دارد، می‌گوید: «باید تحولی، حتی تدریجی، در داخل ایران روی دهد تا به این نتیجه برسند که شعار مرگ بر آمریکا یا انکار هولوکاست در میان رهبران این کشور یا تهدید به نابودی اسرائیل یا رساندن سلاح به حزب‌الله که در لیست گروه‌های تروریستی [!] است باعث می‌شود ایران در چشم بخش بزرگی از جهان منزوی شود.

شاید این اظهارات گستاخانه اما صریح، بخشی از همان پروژه نفوذی است که رهبر معظم انقلاب در چند سخنرانی اخیر خود در تحلیل شرایط «پس از برجام» نسبت به آن هشدار داده بودند. اما اوباما برای تحقق این آرزوی کور خود به چه اتفاقی در داخل کشور امید بسته است؟ آیا او روی مسائل و تغییرات سیاسی داخل ایران و یا تحولات منطقه‌ای و یا حتی براندازی نظام حساب باز کرده است؟ پاسخ به این سوال منفی است. چرا که اوباما خود به روشنی پاسخ این سوال را بیان می‌کند: «این تحولات به تغییرات در صحنه‌ی سیاسی ایران و تغییر در ذهنیت رهبران این کشور بستگی خواهد داشت. شاید نسل جوان ایران این تحول را ممکن کند.» شیطان بزرگ به وضوح به ایجاد تغییرات نسلی اشاره می‌کند و امید دارد تا نسل جوان کشور، با ارزش‌ها و آرمان‌های انقلاب همراهی نکند.

رهبر معظم انقلاب اما در همه‌ی سال‌ها و بلکه دهه‌های اخیر با اعتماد کامل به جوانان در سراسر کشور قطار انقلاب را در مسیر پر پیچ و خم شرایط کشور به پیش برده‌اند. این حقیقت را از همان روزها و ماه‌های آغازین رهبری ایشان می‌توان دید؛ آنجا که در دیدار با دانشجویان و دانش‌آموزان، به‌مناسبت سیزدهم آبان ماه در سال ۶۸ می‌فرمایند: «اینکه ما تکیه می‌کنیم بر روى نیروهاى انقلابى و نیروهاى متدین، به‌خاطر این است که ما راه طولانى در پیش داریم؛ این ملت راه طولانى در پیش دارد. هدفى که ما براى جمهورى اسلامى، بر اساس آموخته‌هاى عمومى انقلاب در نظر گرفتیم - ما که عرض می‌کنم، مراد این حقیر نیست؛ مراد، ملّت ایران و مسئولان انقلاب است؛ صاحبان انقلاب - آن هدف، هدف خیلى والایى است. هدف، ایجاد یک جامعه‌ى نمونه است. شما می‌خواهید در محدوده‌ى ایران عزیز - که از لحاظ جغرافیایى در یک نقطه‌ى بسیار حساسى از دنیا هم واقع شده است - یک جامعه‌اى بسازید که به برکت اسلام و زیر پرچم قرآن، الگو باشد؛ هم الگو از لحاظ مادّى و پیشرفت‌هاى مادّى، هم در عین حال الگو از لحاظ معنویت و از لحاظ اخلاق.»

همین حقیقت است که باعث می‌شود رهبر معظم انقلاب ۲۵ سال بعد در اردیبهشت ماه سال ۹۳ گویی نتیجه این اعتماد به جوانان مومن و انقلابی را به مردم نشان می‌دهند: «هرجایى که ما به ابتکار و استعداد جوانانمان تکیه کردیم، آنجا ناگهان مثل چشمه‌اى جوشید، شکوفا شد؛ در قضایاى مربوط به مسائل هسته‌اى، در قضایاى مربوط به مسائل دارویى، در درمان‌هاى گوناگون، در سلّول‌هاى بنیادى، در نانو، در این برنامه‌هاى صنعتىِ دفاعى، هرجایى ما سرمایه‌گذارى [کردیم] و به این نیروى جوان و علاقه‌مند و مؤمن و بااخلاص داخلى تکیه کردیم و به او ارج نهادیم، کارمان پیش رفت.»

حالا این روزها رهبر حکیم انقلاب در برابر مکر دشمن برای جوان ایرانی، حفظ روحیه انقلابی را تجویز می‌کنند: «این روحیه است که کشور را حفظ می‌کند، از کشور دفاع می‌کند؛ این روحیه است که در هنگام خطر به داد کشور می‌رسد.» تا جایی که این روحیه‌ی انقلابی برای جوانان سراسر کشور را یکی از سه عامل اقتدار و مصونیت کشور در برابر تهدیدات دشمن ارزیابی می‌کنند: «سه عامل اساسی اقتدار ملی این‌ها است: اقتصاد قوی و مقاوم، علم پیشرفته و روزافزون، و حفظ روحیه‌ی انقلابی‌گری در همه بخصوص در جوان‌ها؛ این‌ها است که می‌تواند کشور را حفظ کند؛ آن‌وقت دشمن مأیوس خواهد شد.»
  • KALAM 455
  • ۰
  • ۰

تهمت و افترا  و آثار سوء آن بهتان عیب یا خیانتى است که به کسى بسته شود، در صورتى که او پاکیزه از آن‏عیب و پیراسته از آن گناه باشد. این گونه دروغ، زشت‏ ترین دروغ‏هاست و اگر بگوییم از بد ترین جنایتها بدتر است، چندان راه دورى نرفته ‏ایم، زیرا جنایت کار ، جان را مى ‏گیرد، ولى‏ مفترى، حیثیت و آبرو را مى‏گیرد و دامن بى گناهى را آلوده مى ‏سازد و بد نامش‏ مى کند.  نزد مردمان شریف، مرگ از زندگى با ننگ برتر است.   افتراو تهمت عبارتست از اینکه انسان در حق غیر به چیزی که راضی نیست دروغ بگوید به عبارت دیگر چیزی را به دروغ به دیگری نسبت دهد و شخصی که مرتکب گناه و عمل زشتی نشده به انجام آن متهم کند و یا عیب و نقصی را که در او نیست به او بچسباند و فرقی نیست که این نسبت دروغ در حضور او باشد یا در غیاب. بهتان و تهمت از گناهان کبیره است و در قرآن مجید به شدت از آن نهی، و عذاب شدیدی برای آن ذکر گردیده است. (وسائل الشیعه.ج.۸)   تهمت دو صورت دارد :   افتراء: تهمت زننده با علم و آگاهی، گناه یا عیبی را به شخصی نسبت می‌دهد یعنی می‌داند که آن شخص دارای این عیب نیست و یا این گناه از او صادر نشده است مع الوصف آن را به او نسبت می‌دهد و حتی گاهی خود او مرتکب عمل زشتی شده ولی برای نجات خود از گرفتاری و فرار از مجازات آنرا به دیگری نسبت می‌دهد، که در اصطلاح به آن افتراء گویند.   بهتان: تهمت زننده بدون علم بلکه از روی ظن و گمان چیزی را به شخصی نسبت می‌دهد مانند نمونه‎ی اول و دوم که در اصطلاح به آن بهتان گویند. ریشه‎ی صورت دوم همان سوء ظن و بدبینی نسبت به دیگران است که موجب می‌شود هر کاری که از دیگران صادر شود آنرا حمل بر فساد و بدی کند. و اکثر تهمت‌ها بخاطر ناآگاهی و سوء ظن است،(کرمی ۸۵) و لذا خداوند در قرآن می‌فرماید: ای مؤمنان از بسیاری از گمان‌ها بپرهیزید زیرا بعضی از گمان‌ها گناه است.   مؤمن نه تنها نباید به برادر و خواهر مؤمن خویش سوء ظن داشته باشد و به آن ترتیب اثر بدهد بلکه باید بکوشد تا سوء ظن خویش را به حسن ظن تبدیل نماید.   محمد بن فضیل می‌گوید. به امام هفتم شیعیان  عرض کردم: بعضی از افراد موثق برای من خبر آوردند که یکی از برادران دینی درباره‎ی‌ من مطلبی گفته که آنرا نمی‌پسندم از او در این باره سؤال کردم، او انکار نمود تکلیف من چیست؟ امام (ع) فرمود: گوش و چشمت را نسبت به برادرت تکذیب کن بطوریکه اگر پنجاه عادل در نزد تو گواهی بدهند که فلانی درباره‎ی تو چنین مطلب نادرستی را مطرح ساخته تو باید آنان را تکذیب، و برادر ایمانی خود را تصدیق کنی و آنچه را که باعث ریختن آبروی او میشود اشاعه ندهی که در غیر این صورت از مصادیق آیه‎ی:   ان الذین یحبون ان تشیع الفاحشه فی الذین امنوا، خواهی بود. (کافی.ج.۲)بنابراین مادامی که میتوانی باید قول و فعل مؤمن را حمل بر صحت، و به خیر و صلاح توجیه کنی و نباید به او بدبین و بد گمان باشی و امر او را بر فساد و بدی حمل نمائی،   البته کاملاً روشن است که پیدایش ظن و گمان یا وهم و خیال و قبح، ثواب و عقاب در قلمرو افعال اختیاری است نه غیر اختیاری، بنابراین مراد اینستکه به گمان خود ترتیب اثر ندهید و از عمل بدون علم اجتناب ورزید زیرا بسیاری از کسانی که بدون علم و بر اساس حدس و گمان عمل می‌کنند مرتکب گناه و معصیت می‌شوند. چنانچه خداوند در قران  فرمود: از آنچه بدان علم نداری پیروی مکن و در جای دیگر گروهی را بخاطر اینکه به سوء ظن خود ترتیب اثر دادند ملامت و سرزنش می‌کند و می‌فرماید: شما بدگمان شدید و سوء ظن پیدا کردید و بر اساس آن عمل کردید پس هلاک و تباه گشتید. و نیز می‌فرماید: مشرکان پیروی نمی‌کنند مگر گمان را و آنان گمان آوران هستند.    قانون و نگاه آن به افترا و تهمت   افترا یک شبه جرم یا اشتباه حقوقی است که برای آن دادگاهی تشکیل می شود وشخص خطا کار برای عملی که باعث آسیب وزیان به فرد دیگری شده است محاکمه می شود.   تمام جرایمی که باعث افترا می باشند می باید این سه عنصر در آنها وجود داشته باشد   ۱ ) وظیفه ومسئولیت قانونی که متهم نسبت به شاکی دارد.   ۲ ) نقض آن وظیفه توسط متهم.   ۳ ) خساراتی که به شاکی وارد شده است؛به طوریکه بتوان ثابت نمود این خسارات ناشی از نقض آن وظیفه بوده است   .قوانین شبه جرم به این دلیل بوجود آمد تا از بعضی حقوق افراد حمایت کند ؛ودر مورد افترا این حق شامل حق شاکی برای حفظ اعتبار وآبروی خود است.   لذا این یک وظیفه عمومی است که افرا مانع از آسیب رساندن به آبرو واعتبار یکدیگر شوند وچنانچه این وظیفه نقض شود؛افترا بوجود می آید.   افترا انواع گوناگونی دارد،افترای بوجود آمده توسط جملات بیان شده یا اشارات بدنی ،افترای شفاهی نامیده می شود.افترا در نوشتار یا به اشکال پایدار دیگر ،مانند نامه ها ،مقالات روزنامه ،تصویرهای گرافیکی ،اصوات ضبط شده ،پخش رادیووتلویزیون ،ایمیل وموارد مشابه ؛افترای رسانه ای نامیده می شود.   آنچه که شاکی(کسی که مورد تهمت و افترا قرارگرفته) بایستی ثابت کند   * بیاناتی که مورد اعتراض قرار گرفته است ،باید حامل یک اتهام افترا باشد.     دادگاه معتقد است که جمله توهین آمیز ،جمله ای است که موجب بد نامی یا بی اعتباری شود.یا عموما از دیدگاه اعضای یک جامعه به این صورت جلوه کند ؛ویا در غیر این صورت جمله ای باشد که نشان دهنده دشمنی ،تحقیر واهانت یا استهزا باشد وباعث آسیب رساندن به اعتبار شخص در محل کار وتجارت وحرفه او باشد.   * گفته ای که مورد اعتراض قرار گرفته است باید به شاکی نسبت داده شده باشد.   این بدان معنی نیست که در هر جمله از شاکی نام برده شود،بلکه کافی است ثابت شود که جملات به کاربرده شده ،طبق استنباط یک شخص منطقی ،به شاکی نسبت داده شده است.خواه متهم چنین مقصودی داشته باشد یا خیر.   * گفته ای که مورد اعتراض قرار گرفته است باید منتشر شده باشد.   برای پیگیری در دادگاه ،جملات توهین آمیز باید به شخصی غیر از شاکی منتقل شده باشد . هر شخصی که این جملات توهین آمیز را به شخص دیگر بگوید ،آن را انتشار داده است ؛ومسئول این اتهام می باشد.   * گفته ای که مورد اعتراض قرار گرفته است باید به آبرو واعتبار شاکی خسارت وارد کرده باشد.   فرض می کنیم که موضوع آسیب به اعتبار وآبروی یک فرد در مورد افترای رسانه ای موجود باشد شاکی باید با یک مدرک یا شاهد ثابت کند که به خاطر این گفته های افترا آمیز منتشر شده متحمل خسارت وزیان شده است   آثار سوء اجتماعی تهمت   نتیجه بهتان و افتراء به این و آن اینست که نظام اجتماعی دیر یا زود از هم بپاشد و عدالت اجتماعی از بین برو.د حق باطل و باطل حق جلوه کند، بیگناهان متهم و گرفتار، ‌و گناهکاران تبرئه و آزاد باشند، حسن ظن به سوء ظن نسبت بکدیگر تبدیل گردد و اعتماد عمومی مردم از یکدیگر سلب شود و زمینه‎ی هرج و مرج فراهم گردد و نا امنی و نار ضایتی رشد یابد،‌ دوستی و صمیمیت جایش را به کینه و عداوت بدهد، مردم پراکنده و متفرق و بدون ارتباط با یکدیگر زندگی کنند و از تجمع و تشکل و انسجام خبری نباشد. بدون شک چنین جامعه‌ای نمی‌تواند دوام و بقاء داشته باشد بلکه بزودی سقوط خواهد کرد و مردم آن هلاک و گرفتار انواع مشکلات و بلایا خواهند شد. و لذا امام صادق علیه السلام ـ فرمود: هر گاه مؤمنی برادر مؤمن خویش را متهم سازد و به او تهمت بزند ایمان از قلب او محو می‌شود همچنانکه نمک در آب ذوب می‌گردد. و وقتی ایمان مؤمن ذوب شد و دیگر اثری از ایمان در قلبش باقی نماند جایگاهش دوزخ است چنانکه پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ فرمود: هر کس به مرد یا زن با ایمانی بهتان بزند یا درباره‎ی کسی چیزی بگوید که در او نیست خداوند در قیامت او را بر تلی از آتش قرار می‌دهد تا از آنچه گفته است خارج شود. و از عهده‎ی‌ گفته‎ی خود بیرون آید. در قرآن کریم بیش از چهل آیه درباره‎ تهمت و بهتان به مردم در رابطه با جریانات مختلفی نازل شده که چند نمونه مهم آن ذکر شد.     منابع و ماخذ:     وسائل الشیعه، ج۸، ص۶۰۳؛ عیون اخبار الرضا، ب ۳۰   -  کافی، ج۲، ص۳۶۱؛   - مسئولیت کیفری در قلمرو جرائم مطبوعاتی ،سعید کرمی،باشگاه اندیشه.   - مفاله قانون تهمت و افترا  سارا مهدوی   - زراعت، عباس، مهاجری، علی، آیین دادرسی کیفری، جلد اول، انتشارات فکرسازان، چاپ دوم، ۱۳۸۳، ص ۳۰۵    

  • KALAM 455
  • ۰
  • ۰

بسم الله الرحمن الرحیم. سلام علیکم با قبولی طاعات و عبادات مدتی است بعداز نمایش فیلم (رستاخیز) در جشنواره فجر که موضوعیت تاریخی اسلامی دارد و ماجرای عاشورا و امام حسین علیه السلام را به تصویر می کشد با انتقادها و اشکال های مختلفی توسط مداحان و مراجع  عظام تقلید و همچنین مردم شریف روبه رو شود.

در بحث مسایل دینی و اسلامی باتوجه به اینکه دراین زمان که دشمنان اسلام دنبال تضعیف دین هستند و با امکانات های بسیار قوی و تاثیرگذار خصوصا رسانه ها تیشه به ریشه ی دین و اسلام میخواهند بزنند چنین حرکات و اشتباهاتی در سینمای ایران غیرقابل درک می باشد. همیشه برای هرکاری و هر موضوعی متخصص های مربوط به آن وجود دارد نکته بسیارمهم این است که باتوجه به این که مردم و اذعان عمومی در مورد این واقعه ی مهم و تاثیر گذار عاشورا و همچنین سیدالشهدا علیه السلام حساسیت و تصوری طبق شنیده ها در منبر ها و مطالعه درکتاب های تاریخی و مقاتل دارند و خواسته یاناخواسته با اکران این فیلم خدشه به باورهای سالم و الگو های دینی خواهد شد.

لذا با یک سرچ در اینترنت در سایت آپارات میتوان به قسمت های کوتاهی ازفیلم دست پیداکرد. برای یک حرکت فرهنگی یا یک کار دینی که هدف از ساخت چنین برنامه هایی برای انتقال و مفهوم های دینی هست بنظر حقر باید به نحو احسن از متخصصین این کار و این حوزه استفاده بشود چون استفاده ازچنین متخصصینی باعث میشود موضوعی راکه برای انتقال انتخاب کرده اند به صورت صحیح و خالی از اشکالات و القای باورهای غلط که در (فیلم رستاخیز موجوداست) باشد.

موضوع بسیار مهم که قابل توجه مراجع تقلید و مداحان و مردم بودتصویر کشیدن چهره حضرت ابوالفضل العباس (ع)است.باتوجه به آگاهیی که در حوزه سوالات شرعی موجوداست و باتحقیق از دفاتر مراجع نظرات به شرح ذیل است:

 آیت‌الله مکارم‌شیرازی: در مورد حضرت قمر بنی ‏هاشم(ع)، نشان دادن چهره آشکار به مصلحت نیست و بهترین راه حل این است که مانند معصومین(ع) چهره ایشان را به صورت مبهم و در هاله ‏ای از نور نشان دهند تا مشکلی پیش نیاید. آیت‌الله مظاهری‌ اصفهانی: این کار حرام است و باید نباشد. آیت‌الله علوی‌ گرگانی: شخصیت حضرت ابوالفضل(ع) در میان عموم مردم و شیعیان مخصوصا متدینین ممتاز است و بنابراین برای جلوگیری از هتک حرمت و وهن به مقام عظمای آن بزرگوار لازم است از نشان‏دادن چهره ایشان اجتناب ‏شود. آیت‌الله موسوی‌ اردبیلی: به طور کلی هرگونه عملی که موجب وهن و بی‏حرمتی به ساحت مقدس اهل ‏بیت (ع) و از آن جمله حضرت ابوالفضل عباس بن امیرالمومنین (ع) شود و یا مستلزم مفسده‏ای باشد جایز نیست. بر مسئولان لازم است که رعایت کنند.
 آیت اللهملکوتی‌ تبریزی: بهتر، بلکه لازم است به نحوی از هاله نور از نشان دادن استفاده شود. آیت‌الله حسینی‌ شاهرودی: چون احتمال می‏ رود که نشان ‏دادن چهره مبارک قمر بنی‌هاشم(ع) در فیلم، مستلزم وهن به ساحت مقدس ایشان شود بنابراین نباید نشان داده شود. آیت‏‌الله وحید خراسانی: شنیده‌‏ام می‏ خواهند قمر بنی هاشم را به نقش هنرپیشه‏‌ها درآورند. قمر بنی هاشم کسی است که حجت خدا مقابل قبر او می‌ایستد و می‌گوید: «سلام خدا، سلام تمام انبیاء، سلام تمام اوصیاء، سلام تمام شهدا بر تو یا بن امیرالمومنین». قمر بنی هاشم کسی است که ۱۲۴ هزار پیغمبر، هر صبح و شب به او سلام می‏ کنند. حال این شخصیت را می‌ خواهند به نقش هنرپیشه‏‌ها درآورند ... خدا نکند که چنین کاری را انجام دهند. آیت‌‌الله صافی‌ گلپایگانی: جواب همان است.

 اما اشکالاتی که آشکار است در (رستاخیز)

الف) در مقدمه فیلم آمده است: معاویه بر خلاف روش پیامبر و خلفا برای خود جانشین تعیین کرد! پیامبر اسلام در غدیرخم علی علیه السلام را به جانشینی برگزید و حتی خلیفه اول نیز خودش، خلیفه دوم عمر را انتخاب و معرفی کرد.

ب) در مقدمه تاکید شده است: معاویه به آرای مردم تمکین نکرد و فرزندش یزید را برای خلافت برگزید. آیا در سرزمین اسلامی رای گیری شده بود و در آرای سیدالشهدا علیه السلام تقلب شده بوده است؟

ج) بسیاری از کسانی که در حال احرام هستند، سر خود را با پارچه پوشانده اند، که طبق نظر شیعه و سنی این کار محل اشکال است.

د) در صفوف نماز خیمه سیدالشهدا علیه السلام فاصله ای پنج متری بین صفوف و امام و ماموم دیده می شود که احتمالاً کارگردان برای بزرگتر نشان دادن صفوف دست به این اقدام زده است.

هـ) تمامی صحنه های صحبت های حضرت در جمع مردم، در بازار گرفته شده است، در حالی که طبق مستندات مساجد، منا و عرفات محل هایی است که حضرت برای مردم سخن گفته اند نه میانه بازار!

 و) در صحنه ای، قرآنی در دستان حضرت نمایش داده می شود که روی آن نوشته شده القران کریم! ترکیب اضافی اولین درس عربی است! القرآن الکریم نه القران کریم!

ز) آش ایرادات جزئی وقتی شور می شود که حتی در جمع بندی نهایی «بپاخاستن» را «بپاخواستن» می نویسند!

ط) بر خلاف نظر عموم مراجع مبنی بر عدم جواز نشان دادن تصویر ذوات مقدسه در فیلم ها، در رستاخیز چهره این ذوات نشان داده شد.

ی) حضرت قاسم بن الحسن علیه السلام به صورت جوانی ۲۷-۲۸ ساله نمایش داده شده است، در حالی که تمام مقاتل سن بسیار کمتری و در حد نوجوانی برای ایشان ثبت کرده اند.

 ک) حضرت عباس سلام الله علیه، تنها، فردی زیبا رو، گردن کلفت و متکی به زور بازو نمایش داده شده است!

 ل) در سخنرانی حضرت در شب عاشورا ماه شب چهاردهم نمایش داده می شود که با قبول نمادین بودن آن، در برخی نماها روی چهره افراد قرار گرفته، نه زیر آن و باز هم هنر کارگردانی آقای درویش به رخ کشیده می شود.

 م) شخصیت بکیر و داستان عشقی اش، در اسناد معتبر تاریخی نیامده است و نقل قول ها برای شهادتش کاملاً با آنچه موضوع رستاخیز بر آن استوار شده متفاوت است. کارگردان به عمرش مقتل نخوانده است. بکیر فیلم درویش بیش از امام حسین، تحت تاثیر زنگوله اهدایی یزید و عشق یک زن است!

 ن) حر اولین شهید سپاه سیدالشهدا علیه السلام است، جنگ ها نفر به نفر نیز بوده است نه فقط گروهی، ابتدا اصحاب سپس بنی هاشم، به کارزار وارد شدند. این ها گزاره های تاریخی ای است که هیچ کدام در فیلم رعایت نشده است.

 س) در فیلم، کربلا منطقه ای پر از کوه نمایش داده شده است، تا جایی که همه می دانند کربلا نخلستان بوده است نه کوهستان

 

پی نوشت ها:برگرفته از انواع اظهارات و انتقادات و اشکالات دفاتر استفتا مراجع تقلید

والسلام علی من اتبع الهدی...

  • KALAM 455
  • ۰
  • ۰

حجت الاسلام مجتبی مومنی در یادداشتی نسبت به نقد بعضی مسولین درمورد انتقادهای رسانه ایی اظهار داشت:

چقدر زیبا است که عده ای از فعالان اجتماعی و سیاسی در ابعاد و موضوعات مختلف هوشیاربوده اند،وبابصیرت تذکرات و انتقاداتی و پیشنهاداتی گوش زد به مسولین می کنند تا گامی برای رفع مشکلات استان و مردم عزیز این استان باشد.
این جای تقدیر و تشکر داره بنظر حقیر تمامی مسولینی که نسبت به آنها انتقادهایی می شود و یا تذکراتی داده می شود باید توجه داشته باشند همه را به چشم غرض شخصی نبینند و به جای اینکه در بعضی موارد از بی اخلاقی ها دوری کنند،و باید تشکر کنند ازاین افراد و حتی دعوت ازاین عزیزان بکنند و راجع به انتقاد یا پیشنهاد فرد منتقد صحبت کنند تا همگی گامی برای توسعه استان برداریم. ولی خب عده ای هم ازاین فرصت سواستفاده کرده اند و با غرض های شخصی و درخواست های نابجا دست به تخریب بعضی از افراد میزنند.

مسلما نباید مسئولین همگی منتقدان را به این چشم ببینند خصوصا فعالان رسانه ایی که وظیفه بسیار سنگینی را برعهده دارند و مقدمه ی تمامی فعالیت ها و حرکات در استان تعامل فعالان رسانه ایی با مسولان و مسولان بافعالان رسانه ایی است.ان شاءالله به این روایت از امام صادق(ع) توجه فرمایید؛ ایشان فرمودند:«احب اخوانی الیهه من اهداءعیوبی الی
» (بهترین برادران من کسانی هستند که عیبهای من را به خودم هدیه بدهند.) به عبارت دیگر اگر کسی عیبهای من را تک تک شمرد وگفت چه عیوبی دارم و باید برطرف کنم باید به عنوان هدیه از فرد قبول کنم از طرفی فردی که اقدام به عیبت یابی، عیوب من می کند با این امید این کار را انجام می دهد که دیگر من این عیب های را نداشته باشم و رشد کنم. وهمچنین که سوء ظن باعث تشنج و نا آرامی در فضای جامعه می شود به تبع حسن ظن باعث وحدت و همدلی در جامعه می شود که این هم دستور دین مبین اسلام است هم مقبولیت در عقل و منطق 

  • KALAM 455