قلم و کاغذ

چندخطی سخن...

قلم و کاغذ

چندخطی سخن...

قلم و کاغذ

صحبتهای مختلف و یادداشت

  • ۰
  • ۰

سبک زندگی

امروز تقریبا در هه محافل مسئله سبک زندگی (Life style) مطرح است، سبک زندگی دانشجویی، سبک زندگی خانوادگی، سبک زندگی اسلامی، سبک زندگی مدرن و.. که پژوهشگران حوزه جامعه شناسی و مطالعات فرهنگی  سبک زندگی درست و ایده آل را بررسی میکنند. شیوه زندگی یا سبک زیستن منعکس کننده گرایش ها، تمایلات، رفتارها، عقاید و ارزش های یک فرد یا جامعه است .میخواهیم در این یادداشت مختصر به دور از تکلف و پیچیدگی های مکاتب خاص سبک زندگی جامعه و خصوصا قشری خاص از جامعه جوانمان را بررسی کنیم. گرچه سبک زندگی ایده آل غیر از غذای کم چرب و کم نمک و پوشش مناسب و.. است و اینها تنها پوسته ظاهری آن است و باید به این مسئله با دید بازتر و کلانتر نگاه کرد، اما در ابتدا از نشانه های ظاهری و عینی سبک زندگی آغاز میکنیم.

امروزه روز در دانشگاه ، خیابان و بازار و در سطح جامعه جوانان را میبینیم، دسته ای از این جوانان بیش از بقیه نظر ما را جلب میکنند و شاید بعضی رفتارهایشان عجیب بنماید. اگر در ظاهر آنها تامل کنیم شاهد یک سبک زندگی خاص هستیم، میخواهیم این سبک زندگی را بررسی کنیم. اغلب این جوانان یک مدل لباس مشابه پوشیده اند، نه به یک رنگ و کاملا مشابه اما به یک سبک، همه این گروه از جوانان یک جور مدل مو ویا یک جور مدل شال و روسری دارند، مثلا همه یک مدل عینک دهه شصتی به چشم دارند، همه این دسته از جوانان یک مدل ریش و سبیل زده اند، همه یک جور دست بند به دست انداخته اند و.. حداقل در هفته چند وعده را از غذاهای فسد فود استفاده میکنند، چند شب را در چایخانه ها و با کشیدن قلیان و استعمال دخانیات سپری میکنند. تقریبا همه آنها میکوشند با توجه به وضع مالی آخرین مدل کوشی همراه داشته باشند، حتی اگر فاصله تولید این مدل جدید و مدلی که آنها خریده اند کمتر از یک ماه باشند و برای خرید مدل جدید مجبور باشند با ضرر زیادی مدل قبلی را بفروشند. برای خرید آخرین محصول یک کمپانی خاص که به تعداد محدود عرضه شده است، حاضر اند به تهران بیایند و پشت در نمایندگی ساعتها در صف بمانند تا اولین افرادی باشند که این مدل را خریده و استفاده میکنند، حتی اگر از 70درصد امکانات این مدل در ایران بی بهره باشند. اکثر آنها رابطه ای با جنس مخالف خود دارند به عنوان رابطه "دوستی دختر و پسر" و الزاماتی که نفس این رابطه برایشان ایجاد میکند، از قرارهای در پارک و ساعتهای سپری شده در کف خیابانهای شهر تا با گوشی همراه در رخت خواب خوابیدن و رد و بدل پیامک تا پاسی از شب، و متاسفانه در برخی موارد ای روابط منجر به روابط نامشروع و خطرناک جنسی میشود. حتما بیش از 90 درصدشان در یک شبکه اجتماعی جهانی عضو هستند وروابطی جدید را در آن تجربه میکنند. البته اینجا مسئله زندگی مجازی و یا زندگی دوم (second life) مطرح میشود که نیازمند مجال بیشتری برای بحث است که بررسی این مسئله را به فرصت دیگری موکول میکنیم.

میگویند دوست دارند متفاوت باشند، به رستوران متفاوت بروند، متفاوت بخورند، متفاوت بپوشند و متفاوت رفتار کنند و متفاوت زندگی کنند، که البته این یکی از اصلی ترین دلایل انتخاب این سبک زندگیست. برای بهتر جا افتادن این موضوع باید گفت دوست ندارند از هم قطاران خود عقب بمانند. چرا من از الگویی پیروی میکنم که هر روز در حال تغییر است تا زودتراز بقیه متفاوت شوم؟ ریشه این تنوع طلبی و علاقه به متفاوت بودن چیست؟ آیا متفاوت بودن یک احساس پایدار در رضایت مندی در خود است؟

میتوان گفت این تنوع طلبی ریشه در حس فرصت طلبی و غریزه کمال جویی انسانها دارد، انسان بیزار است از اینکه حتی یک لحظه فکر کند عمر او هدر میرود، یک روزش شبیه روز قبل است و گذر عمر او را تسلیم خود میکند. مخصوصا در جوان که از یک انرژی و پویایی و انگیزه خاصی در این برهه از زندگانی برخوردار است. همواره میکوشد تا از بقیه بهتر باشد و از عمر خود بهتر استفاده کند.

اما ملاک این برتری چیست؟ میزان را چه کسی انتخاب کرده است؟ انسان در دید چه کسی باید مهم و مورد توجه باشد؟ وقتی این سالها سپری شد و در کهن سالی به دوره جوانی مان نگاه کردیم از خود راضی خواهیم بود؟ اینها سوالات اساسی است که در بررسی سبک زندگی یک جوان مطرح میشود و اگر جواب قابل قبولی برای آن پیدا کرد میتوان گفت سبک درست زندگی کردن را پیدا کرده است.

اما بگذارید برگردیم به سبک زندگی همان دسته از جوانان جامعه ایرانی اسلامی مان که برخی مصداق های  سبک زندگی شان را برشمردیم و البته همه موارد در مورد همه افراد این قشر صدق نمیکند. اسم این سبک از زندگی ، "سبک زندگی آمریکایی" یا American life style  است. سبک زندگی که انسان و کامجویی از همه لذاتی که در ذهنش قابل تصور است را محور همه اعمال و انتخاب ها در زندگی قرار میدهد. سبک زندگی که انجام هر نوع عملی را مباح دانسته و به تعریفی مجوز اباحه گریست. برای شرح و بسط سبک زندگی آمریکایی باید دقیق تر و گسترده تر بحث شود، اما بیاییم کمی تامل کنیم.

در این سبک از زندگی شما نیستید که چیزی را انتخاب میکنید، شما تنها به عنوان یک ربات برنامه ریزی شده، عمر خود را طوری سپری میکنید که برایتان برنامه ریزی شده است، از لحظه هایی که به مدرسه و بعد دانشگاه میروید، چه درسی میخوانید، به چه چیز اهمیت میدهید و به چه چیز بی اعتنائید، چه لباسی و با چه سبکی میپوشید، چه برندی از کالاها را مورد نیاز و یا غیر ضروری و تشریفاتی و کاملا مصرف گرایانه میخرید و جیب چه کسانی را پر میکنید، با چه کسانی و با چه سطح تفکری و با چه جنسیتی چه تعاملاتی دارید، از چه کسانی دوری میکنید و روابطتان را با آنها فیلتر میکنید(من اسمش را میگذارم خود فیلتری مزمن!) ، به چه سایتهایی میروید و در فضای سایبری چگونه وقت میگذرانید، از چه چیز لذت می برید و چگونه تفریح میکنید، نگاهتان به جنس مخالف یک نگاه جنسیست و یا یک نگاه انسانی، آخر هفته خود را کجا و چگونه و با چه کسانی میگذرانید و هزاران هزار لحظه دیگری که در این سبک زندگی جای میگیرد.

دقت کنید! این شما نیستید که انتخاب میکنید، این مد یا فشن است که شما را اداره میکند، سرتان را در گریبانِ فردیت خودتان فرو میبرد و تمام توجهتان را به خودتان و خود دنیایی و زودگذر و فانیتان جلب و متمرکز میکند. مثل هم قطارانی رفتار و زندگی کردن که آنها هم نمیدانند این سبک از زندگی چگونه شد که بر زندگی شان سایه افکند، فقط میدانند که اگر اینگونه که مد میگوید زندگی نکنند برچسب عقب مانده و دور از تمدن میخورند.

اما کمی بایستیم! به حال حاضرمان نگاه کنیم، فکر کنیم. لحظه ای فکر کردنی که در دین اسلام برتر از هزاران سال عبادت به شمار آمده است.

من یک جوان ایرانی هستم، من یک مسلمان هستم، من الگویی جامع برای زندگی کردن دارم، الگو برای زندگی ای که فقط یک بار در اختیار من قرار گرفته است و هیچ تضمینی برای ادامه آن تا کهن سالی نیست. از همه مهتر اینکه بهترین دوران زندگی یک انسان دهه سوم عمر اوست، جوانی من چگونه در حال گذر است؟ عقل من میگوید از الگویی پیروی کن که اطمینان داری از جانب کسی ارائه شده است که هیچ اشتباهی در او راه ندارد و هرچه در این الگو "سبک زندگی اسلامی" به من ارائه کرده است باعث سعادت و توفیق من هم در دنیا و هم در سرای آخرت میشود.

نباید اجازه داد غفلت و هوای نفس و خواهش های نفسانی مارا از تفکر باز دارد، که اگر تفکر کردیم قطعا از کلام خدا و الگویی که در کتاب آسمانی ما "قرآن" توسط پیامبر خاتم(ص) به عنوان آخرین و جامع ترین الگوی زندگی بشری برای تمام بشریت عرضه شده است پیروی خواهیم کرد.

خداوند خالق انسان است و بهتر از هرکس دیگری بر نیازهای انسان و نحوه صحیح پاسخگویی به این نیازها اشراف دارد. ما خود این امر را به خوبی میدانیم ولی شاید هنوز به آن ایمان نداریم. حقیقت دلیل برگزیدن این سبک عجیب زندگی توسط ما از یک سوهراس از تباهی بعد از بریدن از خداوند و الگوی زندگی الهی یعنی اسلام است و از سوی دیگر دل نبریدن از سبک جذاب و نفسانی زندگی آمریکایی است.

تک تک مواردی که در سبک زندگی آمریکایی ذکر شد هم قابل نقد و هم قابل پاسخگویی در سبک زندگی اسلامی است که انشالله در مجال های بعدی به آن خواهیم پرداخت.

  • KALAM 455
  • ۰
  • ۰

همایش در امتداد امید با حضور محمدرضا عارف در مجتمع فرهنگی ـ هنری خاتم الانبیا رشت برگزار شد.

سهیل سجودی دبیر شورای حامی جوانان تدبیر و امید گیلان در ابتدای این مراسم بیانیه شورای جوانان حامی تدبیر و امید در گیلان را قرائت کرد و ضمن خیر مقدم به محمدرضا عارف با عنوان معاون اول رئیس اصلاحات، محمد خاتمی یکی از سران فتنه ۸۸ را فخر زمان خواند.

«سلام بر عارف»، «سلام بر خاتمی» و «بوی آقای خاتمی در سالن طنین انداز شده» جملاتی بود که در خوش آمدگویی به محمدرضا عارف بیان شد.

قانون تبعیضانه نسبت به زنان باید برداشته شود

زهرا بوذری رئیس کمیته بانوان ستاد روحانی در گیلان در ادامه این مراسم با بیان اینکه باید در رفع تبعیض گام برداریم، گفت: دولت باید تبعیض جنسی موجود در جامعه را بردارد.

وی با بیان اینکه زنان نخبه زیادی در سطح استان و کشور داریم، اظهار کرد: قانون تبعیضانه نسبت به زنان باید برداشته شود.

نسل امروز نمی خواهد با دنیا بیگانه و در ستیز باشد

رضا صالح نماینده مردم آستانه در مجلس ششم و عضو حزب منحله مشارکت با بیان اینکه عصر جهان دوقطبی گذشته و منافع ملی مهم تر است، گفت: توزان قوا در هسته ای جاری و ساری بود.

وی در ادامه این مطلب تصریح کرد: اصلاح طلبان و اصول گرایان نمی توانند همدیگر را حذف کنند.

صالح با بیان اینکه ایران نمی تواند آمریکا را به خاک سیاه بنشاند، گفت: آمریکا هم نمی تواند ایران را حذف کند و باید یکدیگر را به رسمیت شناخت.

نماینده دوره ششم مجلس، افزود: نسل امروز نمی خواهد با دنیا بیگانه و در ستیز باشد.

عبدالغفار شجاع رئیس ستاد روحانی در گیلان در ادامه این مراسم با بیان اینکه هاشمی رفسنجانی خود را فدای اصلاحات کرد، اظهار کرد: هاشمی خود را فدای مردم کرد و مهر صلاحیت بر چهره دیگران خورد.

وی با بیان اینکه در دولت دهم آبدارچی ادارات هم از اصول گرایان بودند، افزود: احمدی نژاد از حمایت فقهای بزرگ استفاده کرد و از دلارها نیز استفاده برد.

شجاع با بیان اینکه فرماندار اصفهان برای ملاقات دوباره با رئیس جمهور قبل سر میشکند، ادامه داد: امیدوارم مهره های خوبی سر کار بیایند.

رئیس ستاد روحانی در گیلان با بیان اینکه چرا یک مجلسی باید به ملاقات بابک زنجانی برود، گفت: روحانی مملکت را در خطر دید و مذاکره کرد.

پخش تصاویر یکی از فتنه گران در سالن

در ادامه این مراسم تصاویری از محمد خاتمی از سران فتنه ۸۸ در سالن پخش شد که با تشویق خاتمی و کروبی همراه بود/دیارباران

06 خاتمی فخر زمان است/ ایران نمی تواند آمریکا را به خاک سیاه بنشاند/ هاشمی خود را فدای مردم کرد

  • KALAM 455
  • ۰
  • ۰

حجت الاسلام مجتبی مومنی در یادداشتی اظهار داشت:

گیلان نو،یکی از جالب ترین و جذاب ترین تیتر نشریه خط حزب الله که در پایگاه اطلاع رسانی مقام معظم رهبری منتشر شد تیتر«اینقدر جوانان حزب‌اللهی را نکوبند،» که بازخورد زیادی در فضای مجازی و همچنین نشریه های مکتوب و پایگاه های اطلاع رسانی و خصوصا در بیلبوردهای سطح شهر رشت داشت.
اختصاصی/
گیلان نو،یکی از جالب ترین و جذاب ترین تیتر نشریه خط حزب الله که در پایگاه اطلاع رسانی مقام معظم رهبری منتشر شد تیتر«اینقدر جوانان حزب‌اللهی را نکوبند،» که بازخورد زیادی در فضای مجازی و همچنین نشریه های مکتوب و پایگاه های اطلاع رسانی و خصوصا در بیلبوردهای سطح شهر رشت داشت. برای  افرادی که به کلام رهبری توجه به خصوص دارند خیلی جای سوال است که کار به کجارسیده است که  رهبری شخصا در دیدار با اقشار مردم  به صراحت حمایت خودشون رو از جوانان اعلام کردند،باید یافت چقدر درمقابل جوانان چه از قشر دانشجویان وچه ازقشرطلاب و همه ی جوانانی که حضور پر رنگ  در عرصه های مختلف فرهنگی و اجتماعی وسیاسی چه در قالب تشکل های انقلابی که رهبری در دیدار با دانشجویان بسیار تاکید برمسولان کردند که فضا رو برای همه ی جوانان ایجاد کنند که حال باید دید که چه خواهد شد!!!
مغز کلام حقیر این است که چه  دلایلی باعث شده که چنین بیانی از رهبری مطرح شود؟!

اولا: در بسیاری از فضاها  مسولین اعتماد به جوانان نمی کنند که هیچ بلکه فضارو بسیار سخت تر می کنند و در گاهی اوقات مانع فعالیت جوانان می شوند،بارهادیده شده که در بسیاری از کارها که در راس آن جوان بوده نتیجه بسیار مطلوبی داده است و بدون اقراق نتیجه بهتر و در بازدهی زمانی  کوتاه تر.

ثانیا:چرا با اینکه تمامی نخبگان ما  در تمامی سطوح و مقاطح و رشته ها از قشر جوان است برای وارد کردن این افرادبه جامعه و شکل گیری جایگاه اجتماعی جوان هیچ حرکت و برنامه ای ریخته نمی شود؟؟

ثالثا:مگر غیر این است که فردای این جامعه را جوان امروز باید اداره کند؟مگر غیر از این بوده که تمامی مسولینی که در هر جایگاهی در حال زحمت کشیدن هستند خودشان هم جوان بودند؟آیا واقعا حضور فعال جوان در جامعه ی ما مضرر است؟!

رابعا:مگر غیر این است که دشمنان بعد از این همه مدت طولانی متوجه شدند راه ضربه زدن به کشور عزیزمان ایران و این نظام مقدس که هزینه های معنوی بسیاری شده است ازجمله  شهدای گرانقدر انقلاب و دفاع مقدس فقط و فقط از راه جوانان ممکن است؟!

خامسا:جوان امروز با وجود معضل بیکاری و هزاران معظل اجتماعی و تفکرات ضد انقلابی  غرب که در حال فشار است بازهم  در این راه قدم بر می دارد و جنبو جوش در فضای جامعه دارد!آیا حقش است بازهم متهم به افراطی بودن بشود؟

سادسا:عده ای ام که نه ترس از آبروی مومن دارند که حرمتش از خانه ی خدا بالاتر است،نه ترس از غیبت و تهمت همیشه دنبال تخریب و سنگ اندازی جلوی جوانان است اینها بدانند باید جوابگو باشند.

مخلص کلام/ اگر تفکرات جوان را به سه صورت تقسیم کنیم ،قسم اول جوانانی هستند که دور از فضای مسایل جامعه و در بعضی افراد حتی دین گریزی آشکار است(هیچی برایشان مهم نیست)قسم دوم،جوانانی هستند که با طرز تفکر ثابت یا به درس خواندن یا کارمشغول هستند(که این دسته هم در مقایسه با دسته اول یک تفاوت دارند که دارای تفکر ثابتی هستندو همیشه در خط ثابت خود حرکت می کنند)قسم سوم جوانانی هستند که هم معطوف در فضاهای علمی هستند و هم معطوف و گره خورده به جریانات انقلابی و سیاسی و فرهنگی و...که این دسته از جوانان که توده آنها در مساجد و پایگاه های مقاومت بسیج و...پیدا می شود و از قشر جوانانی هستند که دغدغه برای جامعه  و دین و فرهنگ دارند،اینها به تعبیر (مقام معظم رهبری جوانانی هستند که نه انقلاب را دیده اند و نه امام (ره) را درک کرده اند ولی شنیده اند مطالعه کرده اند)ولی دغدغه ی انقلابی دارند  دغدغه ی فرهنگی دارند،خب باتمامی تعاریف وتوضیحات مختصر که فقط به عنوان درد ودل جوانانی که در فشار حرف ها و تهمت ها و هزاران انگ های مختلف بازهم دراین خط مانده اند و خواهند جنگید،بوده و امیدواریم این را آن دسته از کسانی که  سد راه فعالیت های جوانان در تمامی عرصه ها میشوند به عنوان یک نقد بدون غرض بپذیرند باتوجه به فرمایشات اخیر رهبری در خصوص جوانان حزب اللهی... این را همه بدانند جوان در همه ی صحنه ها تاثیرگذار بوده و خواهد بود.
امام خامنه ای:یکی از مهم‌ترین راه‌های تقویت درونی، حفظ روحیّه‌ی انقلابیگری است در مردم؛ بخصوص در جوانها. سعی دشمنان این است که جوان ما را لاابالی بار بیاورند، نسبت به انقلاب بی‌تفاوت بار بیاورند، روحیّه‌ی حماسه و انقلابیگری را در او بکُشند و از بین ببرند؛ جلوی این باید ایستاد. جوان، روحیّه‌ی انقلابیگری را باید حفظ کند. و مسئولین کشور جوانهای انقلابی را گرامی بدارند؛ این‌همه جوانهای حزب‌اللّهی و انقلابی را برخی از گویندگان و نویسندگان نکوبند به اسم افراطی و امثال اینها. جوان انقلابی را باید گرامی داشت، باید به روحیّه‌ی انقلابیگری تشویق کرد؛ این روحیّه است که کشور را حفظ میکند، از کشور دفاع میکند؛ این روحیّه است که در هنگام خطر به دادکشور می رسد.

  • KALAM 455
  • ۰
  • ۰


  • KALAM 455
  • ۰
  • ۰


یکی از مهم‌ترین راه‌های تقویت درونی، حفظ روحیّه‌ی انقلابیگری است در مردم؛ بخصوص در جوانها. سعی دشمنان این است که جوان ما را لاابالی بار بیاورند، نسبت به انقلاب بی‌تفاوت بار بیاورند، روحیّه‌ی حماسه و انقلابیگری را در او بکُشند و از بین ببرند؛ جلوی این باید ایستاد. جوان، روحیّه‌ی انقلابیگری را باید حفظ کند. و مسئولین کشور جوانهای انقلابی را گرامی بدارند؛ این‌همه جوانهای حزب‌اللّهی و انقلابی را برخی از گویندگان و نویسندگان نکوبند به اسم افراطی و امثال اینها. جوان انقلابی را باید گرامی داشت، باید به روحیّه‌ی انقلابیگری تشویق کرد؛ این روحیّه است که کشور را حفظ میکند، از کشور دفاع میکند؛ این روحیّه است که در هنگام خطر به داد کشور میرسد.بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم1394/6/18



  • KALAM 455
  • ۰
  • ۰

  • KALAM 455
  • ۰
  • ۰

پیش شماره‌ی جدید «خط حزب‌الله» با موضوع محوری اقتصاد مقاومتی منتشر شد.

دهمین پیش شماره‌ی نشریه‌ی خط حزب‌الله با سخن هفته‌ی «دشمن بر می‌گردد»، به همراه گزارشی درباره‌ی «اقتصاد مقاومتی کلید حل مشکلات کشور» بر روی سایت KHAMENEI.IR قرار گرفت.
سخه‌ی PDF نشریه در دو نسخه‌ی A۴ جهت مطالعه و A۳ برای چاپ و تکثیر بر روی سایت KHAMENEI.IR قرار گرفته و عموم امت حزب‌الله می‌توانند آن را چاپ و در محافل انقلابی، نمازهای جمعه، مساجد، هیئت‌های مذهبی و پایگاه‌های بسیج توزیع کنند.
  • KALAM 455
  • ۰
  • ۰

تهمت و افترا  و آثار سوء آن بهتان عیب یا خیانتى است که به کسى بسته شود، در صورتى که او پاکیزه از آن‏عیب و پیراسته از آن گناه باشد. این گونه دروغ، زشت‏ ترین دروغ‏هاست و اگر بگوییم از بد ترین جنایتها بدتر است، چندان راه دورى نرفته ‏ایم، زیرا جنایت کار ، جان را مى ‏گیرد، ولى‏ مفترى، حیثیت و آبرو را مى‏گیرد و دامن بى گناهى را آلوده مى ‏سازد و بد نامش‏ مى کند.  نزد مردمان شریف، مرگ از زندگى با ننگ برتر است.   افتراو تهمت عبارتست از اینکه انسان در حق غیر به چیزی که راضی نیست دروغ بگوید به عبارت دیگر چیزی را به دروغ به دیگری نسبت دهد و شخصی که مرتکب گناه و عمل زشتی نشده به انجام آن متهم کند و یا عیب و نقصی را که در او نیست به او بچسباند و فرقی نیست که این نسبت دروغ در حضور او باشد یا در غیاب. بهتان و تهمت از گناهان کبیره است و در قرآن مجید به شدت از آن نهی، و عذاب شدیدی برای آن ذکر گردیده است. (وسائل الشیعه.ج.۸)   تهمت دو صورت دارد :   افتراء: تهمت زننده با علم و آگاهی، گناه یا عیبی را به شخصی نسبت می‌دهد یعنی می‌داند که آن شخص دارای این عیب نیست و یا این گناه از او صادر نشده است مع الوصف آن را به او نسبت می‌دهد و حتی گاهی خود او مرتکب عمل زشتی شده ولی برای نجات خود از گرفتاری و فرار از مجازات آنرا به دیگری نسبت می‌دهد، که در اصطلاح به آن افتراء گویند.   بهتان: تهمت زننده بدون علم بلکه از روی ظن و گمان چیزی را به شخصی نسبت می‌دهد مانند نمونه‎ی اول و دوم که در اصطلاح به آن بهتان گویند. ریشه‎ی صورت دوم همان سوء ظن و بدبینی نسبت به دیگران است که موجب می‌شود هر کاری که از دیگران صادر شود آنرا حمل بر فساد و بدی کند. و اکثر تهمت‌ها بخاطر ناآگاهی و سوء ظن است،(کرمی ۸۵) و لذا خداوند در قرآن می‌فرماید: ای مؤمنان از بسیاری از گمان‌ها بپرهیزید زیرا بعضی از گمان‌ها گناه است.   مؤمن نه تنها نباید به برادر و خواهر مؤمن خویش سوء ظن داشته باشد و به آن ترتیب اثر بدهد بلکه باید بکوشد تا سوء ظن خویش را به حسن ظن تبدیل نماید.   محمد بن فضیل می‌گوید. به امام هفتم شیعیان  عرض کردم: بعضی از افراد موثق برای من خبر آوردند که یکی از برادران دینی درباره‎ی‌ من مطلبی گفته که آنرا نمی‌پسندم از او در این باره سؤال کردم، او انکار نمود تکلیف من چیست؟ امام (ع) فرمود: گوش و چشمت را نسبت به برادرت تکذیب کن بطوریکه اگر پنجاه عادل در نزد تو گواهی بدهند که فلانی درباره‎ی تو چنین مطلب نادرستی را مطرح ساخته تو باید آنان را تکذیب، و برادر ایمانی خود را تصدیق کنی و آنچه را که باعث ریختن آبروی او میشود اشاعه ندهی که در غیر این صورت از مصادیق آیه‎ی:   ان الذین یحبون ان تشیع الفاحشه فی الذین امنوا، خواهی بود. (کافی.ج.۲)بنابراین مادامی که میتوانی باید قول و فعل مؤمن را حمل بر صحت، و به خیر و صلاح توجیه کنی و نباید به او بدبین و بد گمان باشی و امر او را بر فساد و بدی حمل نمائی،   البته کاملاً روشن است که پیدایش ظن و گمان یا وهم و خیال و قبح، ثواب و عقاب در قلمرو افعال اختیاری است نه غیر اختیاری، بنابراین مراد اینستکه به گمان خود ترتیب اثر ندهید و از عمل بدون علم اجتناب ورزید زیرا بسیاری از کسانی که بدون علم و بر اساس حدس و گمان عمل می‌کنند مرتکب گناه و معصیت می‌شوند. چنانچه خداوند در قران  فرمود: از آنچه بدان علم نداری پیروی مکن و در جای دیگر گروهی را بخاطر اینکه به سوء ظن خود ترتیب اثر دادند ملامت و سرزنش می‌کند و می‌فرماید: شما بدگمان شدید و سوء ظن پیدا کردید و بر اساس آن عمل کردید پس هلاک و تباه گشتید. و نیز می‌فرماید: مشرکان پیروی نمی‌کنند مگر گمان را و آنان گمان آوران هستند.    قانون و نگاه آن به افترا و تهمت   افترا یک شبه جرم یا اشتباه حقوقی است که برای آن دادگاهی تشکیل می شود وشخص خطا کار برای عملی که باعث آسیب وزیان به فرد دیگری شده است محاکمه می شود.   تمام جرایمی که باعث افترا می باشند می باید این سه عنصر در آنها وجود داشته باشد   ۱ ) وظیفه ومسئولیت قانونی که متهم نسبت به شاکی دارد.   ۲ ) نقض آن وظیفه توسط متهم.   ۳ ) خساراتی که به شاکی وارد شده است؛به طوریکه بتوان ثابت نمود این خسارات ناشی از نقض آن وظیفه بوده است   .قوانین شبه جرم به این دلیل بوجود آمد تا از بعضی حقوق افراد حمایت کند ؛ودر مورد افترا این حق شامل حق شاکی برای حفظ اعتبار وآبروی خود است.   لذا این یک وظیفه عمومی است که افرا مانع از آسیب رساندن به آبرو واعتبار یکدیگر شوند وچنانچه این وظیفه نقض شود؛افترا بوجود می آید.   افترا انواع گوناگونی دارد،افترای بوجود آمده توسط جملات بیان شده یا اشارات بدنی ،افترای شفاهی نامیده می شود.افترا در نوشتار یا به اشکال پایدار دیگر ،مانند نامه ها ،مقالات روزنامه ،تصویرهای گرافیکی ،اصوات ضبط شده ،پخش رادیووتلویزیون ،ایمیل وموارد مشابه ؛افترای رسانه ای نامیده می شود.   آنچه که شاکی(کسی که مورد تهمت و افترا قرارگرفته) بایستی ثابت کند   * بیاناتی که مورد اعتراض قرار گرفته است ،باید حامل یک اتهام افترا باشد.     دادگاه معتقد است که جمله توهین آمیز ،جمله ای است که موجب بد نامی یا بی اعتباری شود.یا عموما از دیدگاه اعضای یک جامعه به این صورت جلوه کند ؛ویا در غیر این صورت جمله ای باشد که نشان دهنده دشمنی ،تحقیر واهانت یا استهزا باشد وباعث آسیب رساندن به اعتبار شخص در محل کار وتجارت وحرفه او باشد.   * گفته ای که مورد اعتراض قرار گرفته است باید به شاکی نسبت داده شده باشد.   این بدان معنی نیست که در هر جمله از شاکی نام برده شود،بلکه کافی است ثابت شود که جملات به کاربرده شده ،طبق استنباط یک شخص منطقی ،به شاکی نسبت داده شده است.خواه متهم چنین مقصودی داشته باشد یا خیر.   * گفته ای که مورد اعتراض قرار گرفته است باید منتشر شده باشد.   برای پیگیری در دادگاه ،جملات توهین آمیز باید به شخصی غیر از شاکی منتقل شده باشد . هر شخصی که این جملات توهین آمیز را به شخص دیگر بگوید ،آن را انتشار داده است ؛ومسئول این اتهام می باشد.   * گفته ای که مورد اعتراض قرار گرفته است باید به آبرو واعتبار شاکی خسارت وارد کرده باشد.   فرض می کنیم که موضوع آسیب به اعتبار وآبروی یک فرد در مورد افترای رسانه ای موجود باشد شاکی باید با یک مدرک یا شاهد ثابت کند که به خاطر این گفته های افترا آمیز منتشر شده متحمل خسارت وزیان شده است   آثار سوء اجتماعی تهمت   نتیجه بهتان و افتراء به این و آن اینست که نظام اجتماعی دیر یا زود از هم بپاشد و عدالت اجتماعی از بین برو.د حق باطل و باطل حق جلوه کند، بیگناهان متهم و گرفتار، ‌و گناهکاران تبرئه و آزاد باشند، حسن ظن به سوء ظن نسبت بکدیگر تبدیل گردد و اعتماد عمومی مردم از یکدیگر سلب شود و زمینه‎ی هرج و مرج فراهم گردد و نا امنی و نار ضایتی رشد یابد،‌ دوستی و صمیمیت جایش را به کینه و عداوت بدهد، مردم پراکنده و متفرق و بدون ارتباط با یکدیگر زندگی کنند و از تجمع و تشکل و انسجام خبری نباشد. بدون شک چنین جامعه‌ای نمی‌تواند دوام و بقاء داشته باشد بلکه بزودی سقوط خواهد کرد و مردم آن هلاک و گرفتار انواع مشکلات و بلایا خواهند شد. و لذا امام صادق علیه السلام ـ فرمود: هر گاه مؤمنی برادر مؤمن خویش را متهم سازد و به او تهمت بزند ایمان از قلب او محو می‌شود همچنانکه نمک در آب ذوب می‌گردد. و وقتی ایمان مؤمن ذوب شد و دیگر اثری از ایمان در قلبش باقی نماند جایگاهش دوزخ است چنانکه پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ فرمود: هر کس به مرد یا زن با ایمانی بهتان بزند یا درباره‎ی کسی چیزی بگوید که در او نیست خداوند در قیامت او را بر تلی از آتش قرار می‌دهد تا از آنچه گفته است خارج شود. و از عهده‎ی‌ گفته‎ی خود بیرون آید. در قرآن کریم بیش از چهل آیه درباره‎ تهمت و بهتان به مردم در رابطه با جریانات مختلفی نازل شده که چند نمونه مهم آن ذکر شد.     منابع و ماخذ:     وسائل الشیعه، ج۸، ص۶۰۳؛ عیون اخبار الرضا، ب ۳۰   -  کافی، ج۲، ص۳۶۱؛   - مسئولیت کیفری در قلمرو جرائم مطبوعاتی ،سعید کرمی،باشگاه اندیشه.   - مفاله قانون تهمت و افترا  سارا مهدوی   - زراعت، عباس، مهاجری، علی، آیین دادرسی کیفری، جلد اول، انتشارات فکرسازان، چاپ دوم، ۱۳۸۳، ص ۳۰۵    

  • KALAM 455
  • ۰
  • ۰

به نقل از پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر مقام معظم رهبری، حضرت آیت الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی ظهر امروز (سه‌شنبه) در دیدار فرماندهان و مسئولان قرارگاه پدافند هوایی خاتم الانبیاء(ص) ارتش جمهوری اسلامی ایران، با اشاره به اهمیت مأموریت و وظایف این قرارگاه در دفاع از کشور، تأکید کردند: آمادگیها و گزینه‌های خود را برای مقابله با انواع تهدیدات، به طور دائم ارتقا دهید.

در این دیدار که به مناسبت سالروز تشکیل قرارگاه پدافند هوایی برگزار شد، فرمانده معظم کل قوا با تقدیر از تلاشهای فرماندهان و کارکنان این قرارگاه، افزودند: حساسیتها و دغدغه‌های مهم مأموریتهای پدافندی گویای این واقعیت است که باید نقاط آسیب‌پذیر و همه راهکارهای ممکن دشمن را شناسایی کنید و برای مواجهه با تمام آنها راه حل و برنامه مشخص داشته باشید.

ایشان تأکید کردند: در ارتباط و تبادل با محافل علمی و نظامی، از آگاهیها و امکانات موجود نهایت استفاده را ببرید و گزینه‌های خود را در مقابل انواع تهدیدات افزایش دهید و متنوع سازید.

حضرت آیت الله خامنه‌ای، اعتماد مردم به مسئولان را امانتی مهم خواندند و افزودند: مسئولان در بخشهای مختلف و در نیروهای مسلح باید این اعتماد را به درستی قدر بدانند و با عمل به وظایف، به آن پاسخ دهند.

پیش از سخنان رهبر معظم انقلاب، امیر سرتیپ فرزاد اسماعیلی فرمانده قرارگاه پدافند هوایی خاتم الانبیاء(ص)، آمادگی کامل این قرارگاه را برای اجرای تدابیر فرماندهی کل قوا اعلام کرد.

در ابتدای این دیدار فرماندهان و مسئولان قرارگاه پدافند هوایی نماز ظهر و عصر را به امامت حضرت آیت الله خامنه‌ای اقامه کردند.

  • KALAM 455
  • ۰
  • ۰

حجت الاسلام مجتبی مومنی یادداشتی را باموضوعیت فرقه های انحرافی شیرازی در اختیار خزرآنلاین وگیلان نو و گیل اورنگ قرداد و اظهار داشت:

در طول تاریخ تشیع همواره افراد گوناگونی در بعضی از اندیشه‌های مذهبی دچار افراط شده‌اند امّا هیچ‌گاه این افراط‌گرایی در خدمت جریانی خاص نبوده و به هدف تبلیغ و ترویج جریان‌ها و گروه‌ها مورداستفاده قرار نمی‌گرفته است، این در حالی است که جریانی که از آن سخن می‌گوییم با بهره‌گیری از افراط‌گرایی‌های مذهبی می‌کوشد تا: اولاً، چهره‌ای متفاوت و زشت از تشیع در منظر مسلمانان و جهانیان ارائه نماید و سدی در مقابل نفوذ تفکر انقلاب اسلامی ایران به وجود آورد. ثانیاً، از درون به مقابله و ایستادگی در برابر تشیع اصیل و انقلابی پرداخته و با مبارزه درون‌مذهبی، ضمن متزلزل ساختن جاذبه‌های تشیع آن‌ها را به دافعه تبدیل نماید. در ادامه این نوشتار نگاهی خواهیم داشت به بعضی از گزاره‌هایی که این جریان از آن‌ها به عنوان سرمایه‌ی اصلی در راه تبلیغ و ترویج خویش بهره می‌برد.

۱- سوق‌دادن تمام مباحث اعتقادی و دینی در مواجهه با اهل‌سنت: 
این جریان با سوءاستفاده از تعصبات مذهبی مردم، تمامی مطالب دینی را به سمت مخاصمه و مواجهه با اهل سنت سوق می‌دهند و تنها از دریچه‌ی تنگ اختلافات شیعه و سنی به تمام مسائل دینی نگاه می‌کنند؛ با این رویکرد است که مبلغین این جریان، تنها به بیان مسائلی می‌پردازند که شیعه و سنی در آن اختلاف داشته و آن‌ها می‌توانند با دامن‌زدن به این مباحث به تشدید دشمنی‌های دینی و مذهبی بپردازند. از این جهت بسیاری از آموزه‌های مهم دینی، همچون توحید و نبوت، توسط این جریان مورد غفلت واقع شده و پیروان این جریان، به این اصول عقاید اسلامی نیز تنها از نگاه اختلاف مذهبی شیعه و سنی نگریسته و لذا پاسخی مناسب و منطقی در برابر شبهات دیگران ارائه نمی‌کنند. افزون بر این، اگرچه این جریان بر بحث ولایت ائمه اطهار (علیهم السلام) تأکید ویژه‌ای دارند، اما معمولاً به طرح مباحث حاشیه‌ای پیرامون ولایت پرداخته و در مواجهه با اهل‌سنت مطالبی را مطرح می‌کنند که اعتقاد به آن‌ها نقشی در اثبات موضوع ولایت ندارد، بلکه می‌تواند عامه‌ی مسلمانان را از خط ولایت دور ساخته و درگیر مجادله‌ها و مخاصمه‌های بی‌حاصل مذهبی نماید.
۲- اصل‌کردن فروع و فرع ساختن اصول: 
همان‌گونه که بیان شد هنر این جریان پرداختن به حواشی و مهمل ساختن مطالب اصلی است. آن‌گونه که این جریان در مباحث دینی، مطالب مهم و اصلی را به حاشیه می‌راند و مطالبی را برجسته نموده و اصل نشان می‌دهد که می‌توانند به وسیله‌ی آن‌ها پیروانشان را به مخاصمه با مخالفانشان فرا خوانند. نمونه آن‌که پیرامون وقایع حادثه عاشورا بعضی از مسائل فرعی تاریخی را برجسته ساخته و به منزله‌ی اصول خدشه‌ناپذیر مذهبی از آن‌ها یاد می‌کنند، آن‌گونه که اگر درباره این موارد بعضی از دانشمندان فرهیخته شیعه اظهارنظرهای تاریخی و علمی داشته باشند، به لعن و دشنام‌گویی نسبت به آن‌ها پرداخته و این سخنان را دلیل انحراف از نهضت امام حسین (علیه‌السلام) می‌دانند. راست این‌که فروع جزئی تاریخی همچون عروسی حضرت قاسم علیه‌السلام و یا وجود فرزندی به نام حضرت رقیه برای امام حسین (علیه‌اسلام) از مطالبی نیستند که علمای فرهیخته تشیع همچون شهید مطهری به خاطر اظهارنظر علمی پیرامون آن‌ها مورد لعن و دشنام واقع شوند و گفته‌های آن‌ها مخالفت با امام حسین (علیه‌السلام) تفسیر شود. البته این رویه منحصر به وقایع حادثه عاشورا نیست و از سوی این جریان در تمام مقولات دینی و مذهبی دنبال می‌شود.
۳- دامن زدن به تعصبات کور مذهبی و ترویج انحصارگرایی در اندیشه دینی: 
اگرچه این جریان رسالت خویش را در مقابله و دشمنی با جریان وهابیت می‌بیند و حتی با این عنوان دشمنی و مخاصمه‌ی خویش با اهل سنت را توجیه می‌کند، اما در رفتار و عمل، همسو و هم‌جهت با وهابیت حرکت نموده و از این جهت، انطباق کلی میان آن‌ها وجود دارد. توضیح بیشتر این‌که جریان وهابیت افزون بر انحراف فکری و برداشت‌های ناصواب از شریعت اسلام و آموزه‌های دینی، در انحراف شدید رفتاری به سر برده و با مطلق‌گرایی و انحصارگرایی شدید دینی کوچک‌ترین مخالفت با اندیشه‌های خویش را عامل خروج از مسیر شریعت و کفر دیگران می‌داند. از همین‌رو وهابیت نه‌تنها به تکفیر شیعه و دشمنی با آن می‌پردازند، بلکه دیگر مسلمانان را نیز منحرف دانسته و ابایی در تکفیر آن‌ها نیز ندارند. جریان افراط‌گرای شیعه نیز همچون وهابیت کم‌ترین زاویه با اندیشه‌های خویش را برنتافته و با معرفی افکار و حتی عادات التقاطی خویش به عنوان یک معیار برای پذیرش شریعت، تکفیر و تفسیق مسلمانان و حتی دیگر شیعیان را در دستور کار قرار داده است.
۴- فرقه‌سازی در درون تشیع و مصادره‌ی عنوان تشیع: 
بعد از به‌وجود آمدن فرقه‌هایی همچون بهاییت از درون تشیع، که خود را دین و مذهبی نو معرفی نموده و عملاً از مذهب تشیع جدا شدند، توطئه‌ای جدید در دستور کار دشمنان اسلام قرار گرفت و آن این ‌که افرادی در لباس عالمان دینی به ترویج افراط‌گرایی مذهبی در شیعه پرداخته و با مصادره‌ی نام تشیع برای تفکر خویش، دیگر شیعیان را فرقه‌هایی منحرف و جداشده از تشیع معرفی کنند. چنان‌که در چند سال اخیر شاهد آن بوده‌ایم که مزدورانی در خارج با استفاده از ابزارهای فراوان رسانه‌ای، ضمن ترویج افراط‌گرایی در تشیع، شیعیان مخالف خویش را با عناوینی همچون بتریه، دجالیه، بکریه، عمریه و … مورد خطاب قرار داده و از دایره تشیع خارج می‌دانند.
۵- ترویج روحیه اخباری‌گری: 
اخباریون گروهی از شیعیان بودند که در به‌دست آوردن احکام فقهی تنها به روایات و احادیث اکتفا می‌نمودند و منکر اجتهاد و کاربرد قواعد اصول فقه در استنباط شرعی بودند. از نگاه اخباری‌ها ظواهر قرآن، حجت نبوده و کسی جز ائمه طاهرین (علیهم‌السلام) قادر به فهم و تفسیر قرآن نیست. افزون بر این، آن‌ها معتقدند عقل حق دخالت در احکام شرع را ندارد و اساساً شرع آمده است تا باب عقل را مسدود کند. اصطلاح اخباریون معمولاً در مقابل اصولیون به کار می‌رود که آن‌ها معتقدند که در استنباط احکام شرعی اسلام به استناد ادله تفصیلی از قرآن، سنت، عقل و اجماع می‌توان عمل کرد. همچنین اصولیون از علم اصول فقه و قواعد عقلی آن در استنباط احکام از روایات و به‌دست آوردن احکام شرعی بهره می‌برند. با این توضیح مشخص شد که از اصطلاح اخباری‌گری بیشتر در قلمرو فقه و احکام عملی یاد می‌شده است و اگر کسانی از مرگ رسمی اخباری‌گری در میان شیعه در قرون پیشین گزارش می‌دهند، مقصود اخباری‌گری در حیطه‌ی فقه است. با این همه، روحیه‌ی اخباری‌گری همچنان زنده است و کسانی هستند که در وادی فقه خود را مجتهد می‌نامند ولی عملاً در سایر موضوعات اخباری‌گری را طریقه‌ی خویش قرار داده‌اند. به دیگر سخن این عده جمود، تحجر و بسته ذهنی را در مسائل عقیدتی و کلامی حکم‌‌فرما نموده و دخالت عقل را در عرصه‌ی دین ممنوع ساخته‌اند. همچنین این عده همانند اخباریون بدون بررسی سندی روایات، به روایات استناد نموده و ملاک صحت روایات نزد ایشان، تطابق روایات با اندیشه‌های آن‌ها است. متأسفانه جریان افراط‌گرای شیعه به نحوی گسترده در حال ترویج روحیه‌ی اخباری‌گری در جامعه شیعه هستند، آن‌گونه که پرداختن به مسائل عقلی همچون فلسفه را کفر و الحاد دانسته و در این مسیر حتی ابایی از تکفیر مراجع و علمای بزرگ شیعه ندارند؛ چنانچه عارف و مرجع وارسته‌ای همچون آیت الله العظمی بهجت به خاطر آن‌که بهره‌ای از علوم عرفان نظری داشت، توسط این جریان منحرف خوانده شده و -نعوذ بالله- با عنوان ملحد و کافر از او یاد می‌شود. فراموش نکنیم که رهبر کبیر انقلاب امام خمینی (ره) پیش از این هشدارهای کافی و لازم را در پیام منشور روحانیت برای خواص انقلاب بیان نموده بودند و با بیان این هشدار که «طلاب عزیز لحظه‏‌ای از فکر این مارهای خوش‌‌خط‌ و خال کوتاهی نکنند، این‌ها مروّج اسلام آمریکایی‏اند و دشمن “رسول اللَّه”. در مدرسه فیضیه فرزند خردسالم، مرحوم مصطفی از کوزه‌ای آب نوشید، کوزه را آب کشیدند، چرا که من فلسفه می‏‌گفتم. تردیدی ندارم اگر همین روند ادامه می‏‌یافت، وضع روحانیت و حوزه‌ها، وضع کلیساهای قرون وسطی می‌شد که خداوند بر مسلمین و روحانیت منت نهاد و کیان و مجد واقعی حوزه‏‌ها را حفظ نمود.»
این فرقه انحرافی، صاحب چندین شبکه ماهواره‌ای با نام گرانقدر خاندان رسول الله (صلی الله علیه و آله) است که از طریق آن به اختلاف‌افکنی میان مذاهب اسلامی و توهین به چهره‌های مشهور این مذاهب می‌پردازند. برخی از این شبکه‌ها از لندن اداره می‌شوند
۶- ارائه چهره‌ای غیبی و دست‌نیافتی از شریعت اسلام: 
این جریان در راستای اهداف دشمنان اسلام، چهره‌ای سکولار از دین اسلام ارائه نموده و آموزه‌های دینی اسلام را به‌گونه‌ای تفسیر و بیان می‌نمایند که دین اسلام در نگاه مخاطبین آن به عنوان «دین آخرت» شناخته شود. در همین‌راستا این جریان با بیانِ فسلفه دین، مخالف بوده و با بیان تفاسیری غیبی از آموزه‌های اجتماعی دین اسلام آن‌ها را بی‌ارزش می‌سازند. مثلاً در نگاه ایشان قیام امام حسین (علیه‌السلام) تنها وظیفه‌ای خاص برای آن حضرت بوده که از ناحیه خداوند به ایشان الهام شده بود، وظیفه‌ی شیعیان نیز در قبال این قیام تنها عزاداری و سوگواری است که آن نیز دستوری غیبی و الهی است، با این نگاه نباید درباره‌ی فلسفه قیام امام حسین (علیه‌السلام) و یا اهداف عزاداری سخنی گفته شود. همچنین این جریان با ارائه تفسیری غیبی و ورامادی از قیام حضرت صاحب‌الزمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) هرگونه حرکت به سمت جامعه عدل مهدوی را حرکتی باطل معرفی می‌کند و انتظار فرج آن حضرت را در اعمالی فردی همچون دعا و نیایش خلاصه می‌نماید.
۷- سیاست‌زدگی در عین ترویج شعار «جدایی دین از سیاست»: 
جریان افراط‌گرای تشیع اگرچه همواره حامی شعار «جدایی دین از سیاست» هستند اما این شعار را تا هنگامی دنبال می‌کنند که عمل به این شعار برای طاغوت‌های زمان و دشمنان اسلام فایده‌ای داشته باشد، اما در مقابل حکومت اسلامی ملت ایران آن‌ها نیز همسو با جریان استکبار مواضعی سیاسی اتخاذ کرده و با برجسته کردن بعضی از مشکلات اقتصادی و فرهنگی به مبارزه عملی با آن نظام جمهوری اسلامی می‌پردازند. به دیگر سخن، این شعار آن‌ها خود یک شعار سیاسی است و برای توجیه سلطه‌ی طاغوت‌ها بر مسلمانان به وجود آمده است، زیرا این جریان در مواردی که طبق اصول مذهبی و دینی باید موضع‌گیری در مقابل طاغوت‌های زمان داشته باشند با عنوان «جدایی دین از سیاست» از آن سر باز می‌زنند، ولی در مقابل جریان انقلابی مردم مسلمان ایران با عنوان عمل به وظیفه‌ی دینی شدیدترین موضع‌گیری‌ها را دارند.
در این‌باره نیز امام خمینی (قدس سره) در پیام منشور روحانیت بهترین بیان را داشته‌اند: «در شروع مبارزات اسلامی اگر می‌خواستی بگویی شاه خائن است، بلافاصله جواب می‌شنیدی که شاه شیعه است! … خون‌ دلی که پدر پیرتان از این دسته متحجر خورده است هرگز از فشارها و سختی‌های دیگران نخورده است. وقتی شعار جدایی دین از سیاست جا افتاد و فقاهت در منطق ناآگاهان غرق شدن در احکام فردی و عبادی شد و قهراً فقیه هم مجاز نبود که از این دایره و حصار بیرون رود و در سیاست [و] حکومت دخالت نماید، حماقت روحانی در معاشرت با مردم فضیلت شد. به زعم بعض افراد، روحانیت زمانی قابل احترام و تکریم بود که حماقت از سراپای وجودش ببارد و الّا عالم سیّاس و روحانی کاردان و زیرک، کاسه‌ای زیر نیم‌کاسه داشت و این از مسائل رایج حوزه‌ها بود که هر کس کج راه می‌رفت متدین‌تر بود … ترویج تفکر “شاه سایه خداست” و یا با گوشت و پوست نمی‌توان در مقابل توپ و تانک ایستاد و اینکه ما مکلف به جهاد و مبارزه نیستیم و یا جواب خون مقتولین را چه کسی می‌دهد و از همه شکننده‌تر، شعار گمراه‏‌کننده حکومت قبل از ظهور امام زمان (علیه السلام) باطل است و هزاران “إن قُلت” دیگر، مشکلات بزرگ و جان‌فرسایی بودند که نمی‌شد با نصیحت و مبارزه منفی و تبلیغات جلوی آن‌ها را گرفت.»  (صحیفه امام، ج‏۲۱، ص: ۲۸۲)
این سخنان و درد دل‌های امام راحل هنگامی برای ما روشن می‌شود که در فتنه سال ۱۳۸۸ این جریان‌های افراط‌گرا، بی‌حرمتی‌هایی را که به اسلام و مقدسات آن صورت گرفت و از جمله شکسته‌شدن حرمت روز عاشورا را ندیدند، اما در مقابل، با عنوان دلسوزی برای منافقین و گروه‌های معاندی همچون بهائیت، ملی‌گراها و … برخورد جمهوری اسلامی را با آن‌ها محکوم نمودند.
۸- تخریب جریان فقاهت در شیعه و مرجعیت یافتن کسانی که صلاحیت مرجعیت ندارند: 
این جریان از یک‌سو با بیان تهمت‌های گوناگون اجتماعی، سیاسی و مذهبی به تخریب جریان اصیل فقاهت و مرجعیت در تشیع می‌پردازند و از دیگر سوی، با ابزارهای رسانه‌ای فراوان کسانی را به عنوان مرجع معرفی می‌نماید که بهره‌ی کافی از فقاهت و اجتهاد نداشته و در راستای منافع دشمنان اسلام قدم برمی‌دارند. در بیانی دقیق‌تر باید گفت این جریان درصدد است که محوریت سنجش اعلمیت و فقاهت مراجع را از مجامع علمی حوزه خارج نموده و با واگذاری آن به دست مردم، با ابزارهای رسانه‌ای همچون ماهواره‌ها شخصیت‌های مورد نظر خویش را به عنوان مرجعیت شیعه غالب نماید. در همین راستا شاهد آنیم که مرجعیت در میان این جریان‌ها حالت موروثی به خود گرفته و در یک خاندان خاص تبلیغ می‌شود، آن گونه مراجع این جریان پیش از وفات، مقدمات به مرجعیت رسیدن یکی از اعضای خانواده خویش را فراهم می‌نماید، اگرچه فرد مورد نظر از دید فضلای حوزه‌های علمیه، شروط علمی و اجتماعی لازم را برای عنوان مرجعیت را نداشته باشد.
آنچه گذشت بیان مختصری از برخی ابزارها و سرمایه‌های جریان افراط‌گرای شیعه بود که این جریان با استفاده از آن‌ها به تبلیغ خویش و مبارزه با جریان اصیل شیعه می‌پردازند، هرچه هست مبارزه فرهنگی با این جریان نیاز به شناخت بهتر و بیشتر این ابزارها و راه‌کارهای مقابله با آن‌ها دارد.

  • KALAM 455